گریه امام سجاد در مصیبت امام حسین علیه السلام
کامل الزیارات؛ ص107(ابن قولَویه،367)
1. حَدَّثَنِی أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ جَمَاعَةِ مَشَایِخِی عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ أَبِی دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ بَکَى عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَى أَبِیهِ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَینَ یَدَیْهِ طعام إِلَّا بَکَى عَلَى الْحُسَیْنِ حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الهَالِکِینَ قَالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللّهِ وَ أَعلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی الْعبرَةُ لِذَلِکَ.
امام صادق علیه السلام: [حضرت] علی بن الحسین علیهما السلام 20 یا 40 سال بر پدرشان گریستند و هیچ غذایی جلوی ایشان گذاشته نمی شد مگر اینکه گریه می کردند تا جایی که یکی از محبین ایشان گفت فدایت شوم ای پسر رسول خدا، می ترسم که هلاک شوید. حضرت سجاد فرمودند: "غم و اندوهم را به محضر خدا می برم و از خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید(یوسف: 86)"؛ بر زمین افتادن و کشته شدن فرزندان فاطمه را یاد نمی آوردم مگر اینکه بدین جهت، اشک، مرا در تنگنا قرار می داد.
● خنق: (ابن فارس): الخاء و النون و القاف أصلٌ واحد یدلُّ على ضیقٍ(معجم مقائیس اللغة، ج2، ص224): تگنا
● تردید 20 یا 40 سال ظاهرا از راوی است و حضرت سجاد در واقعه کربلا حدود 23 سال داشتند و 35 سال هم امامت کردند و به دستور ولید یا هشام(در این مورد اختلاف است) مسموم و شهید شدند.
● کلمه ولیّ و مَولی معانی متعددی دارد: مُعتِق[= آزاد کننده برده]، مُعتَق[ = برده آزاد شده]، ناصر و یاور، صاحب و همنشین، پسر عمو، هم قسم، همسایه، دوست، مُحب، ولی امر و سرپرست، و ...؛ ریشه این کلمات(و-ل-ی) است به معنای قرب و نزدیکی.