قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

روز مبعث؛ بزرگترین روز تاریخ بشر(1)

سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۳۶ ق.ظ

روز مبعث بی شک بزرگترین روز تاریخ بشر است، زیرا هم آن کسی که طرف خطاب خداوند قرار گرفت و مأموریت بر دوش او گذاشته شد یعنی وجود مکرم نبی بزرگوار اسلام بزرگترین انسان تاریخ و عظیم ترین پدیده عالم وجود و مظهر اسم اعظم ذات اقدس الهی است، و هم از این جهت که آن مأموریتی که بر دوش این انسان بزرگ گذاشته شد یعنی هدایت مردم به سوی نور، برداشتن بارهای سنگین از روی دوش بشر، و تمهید یک دنیای مناسب وجود انسان، وظیفه بسیار بزرگی بود؛ یعنی هم مخاطب بزرگترین است، هم وظیفه بزرگترین است. پس این روز بزرگترین و عزیزترین روز تاریخ است(رهبر انقلاب:آیت الله خامنه ای).

پی نوشت:

بعثت حضرت محمد به رسالت 13 سال قبل از هجرت(در 27 رجب) اتفاق افتاد، یعنی در 40 سالگی پیامبر اعظم(ص) که حضرت 13 سال ماموریت خود را در مکه انجام دادند و و بعد از هجرت به مدینه نیز 10 سال به رسالت مشغول بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۶:۳۶
مسلم حیدری

پیامبر اکرم؛ رحمةً للعالمین

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۱۵ ب.ظ

وَ ما أَرسَلناکَ إِلاَّ رَحمَةً لِلعالَمِینَ (انبیاء: 107)

ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم.

علامه طباطبایی: وَ ما أَرسَلناکَ إِلَّا رَحمَةً لِلعالَمِینَ" یعنى تو رحمتى هستى که به سوى همه جماعتهاى بشرى فرستاده شده‏اى. دلیل بر اینکه گفتیم همه جماعتها، جمع با الف و لام است، علاوه بر اینکه مقتضاى رسالت هم همین است. و اما اینکه چطور رحمت براى همه اهل دنیا است؟ جهتش این است که دینى آورده که در اخذ به آن سعادت اهل دنیا در دنیا و آخرتشان تامین است. آرى آن جناب (ص) رحمت براى اهل دنیا است از جهت آثار حسنه‏اى که از قیام او به دعوت حقه‏اش در مجتمعات بشرى به راه افتاد که اگر وضع زندگى بشر آن روز را قبل از اینکه آن جناب مبعوث شود در نظر بگیریم و با وضعى که پس از قیام او به خود گرفت مقایسه کنیم کاملا روشن مى‏گردد(المیزان؛ ذیل این آیه).

این درست به آن مى‏ ماند که بیمارستان مجهزى براى درمان همه دردها با پزشکان ماهر و انواع داروها تاسیس کنند، و درهاى آن را به روى همه مردم بدون تفاوت بگشایند، آیا این وسیله رحمت براى همه افراد آن اجتماع نیست؟ حال اگر بعضى از بیماران لجوج خودشان از قبول این فیض عام امتناع کنند تاثیرى در عمومى بودن آن نخواهد داشت(تفسیر نمونه).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۵
مسلم حیدری

وجود مقدس موسی بن جعفر(ع) بلای سنگینی را تحمل کردند تا شیعیان نجات پیدا کنند و بخشی از عمر شریفشان در زندان سپری شده؛ آن هم زندان های سختی که نمور و نمناک و  حفره های زیرزمینی بوده؛ به طوری که شب و روز در آنجا تشخیص داده نمی شد. تعبیری که در زیارت جامعه ائمة آمده این است: «وَ مُکَبَّلٍ فِی السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالحَدِیدِ أَعضَاؤُه». تعبیر نیست فقط ساق پا، بلکه استخوان های حضرت و عضوعضو حضرت نرم شده بود..."

بلای معصومین (ع) ‌فقط ترفیع درجه و گاهی تدارک اشتباه یارانشان است. در باب امام موسی بن جعفر (ع) هست که دوستان حضرت لغزشی کرده بودند؛ ایشان فرمودند: من مخیر شدم که خودم یا شیعیانم رنج و بلای لغزش را بکشند، و من بر خودم انتخاب کردم (إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ‏ عَلَى الشِّیعَةِ فَخَیَّرَنِی نَفْسِی أَوْ هُمْ‏ فَوَقَیْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِی‏). آن ابتلای عظیم امام موسی بن جعفر (ع)، یک چهره اش تحمل بلائی بود که می خواست به شیعیان شان برسد و حضرت سپر شدند؛ و الا خودشان ترک اولی هم نداشتند...

بلائی که انسان‌ها تحمل می‌کنند معمولا مطهِّرشان است ولی بلای معصومین (ع) آن قدر ظرفیت دارد که هم برای معصوم ترفیع درجه می آورد و هم دیگران را پاک می کند. مثل حضرت یوسف صدیق که با تحمل رنج و بلائی که کشید هم خودش ترفیع درجه پیدا کرد و نبی شد، هم کل مصر را از فقر و کفر نجات داد. ابتلائات معصومین (ع) هم ترفیع درجه برای خودشان است هم وسیله شفاعت و هدایت قلوب و دستگیری دیگران است.

نبی اکرم (ص) با بلای سید الشهدا (ع) قلوب را از شیطان نجات می دهند و به طهارت می رسانند. این خاصیت بلای اولیای خدا است". (محرم۱۴۳۵ق)

استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری(@ostadmirbaqeri)

واژه شناسی مکبل، کبل. رضَ:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۲۹
مسلم حیدری

صلوات خاصه امام موسی بن جعفر علیهما السلام

يكشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۵۵ ب.ظ

جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع؛ ص490(سید بن طاووس: 664)

الصلاة على موسى بن جعفر ع

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِینِ الْمُؤتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعفَرٍ الْبرِّ الوَفِیِّ الطَّاهِرِ الزَّکِیِّ النُّورِ الْمُنِیرِ الْمُجتَهِدِ الْمُحْتسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِیکَ اللَّهُمَّ وَ کَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُوْدِعَ مِنْ أَمْرِکَ وَ نَهْیِکَ وَ حَمَلَ عَلَى المَحَجَّةِ وَ کَابَدَ أَهلَ الْغِرَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِیمَا کَانَ یَلقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفضَلَ وَ أَکمَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَکَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِکَ إِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ.

پی نوشت:

و" الکبد" بالتحریک: الشدة و المشقة، من المکابدة للشی‌ء، و هی تحمل المشاق فی شی‌ء(مجمع البحرین، طریحی، ج‌3، ص135). 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۵۵
مسلم حیدری

اسم، القاب و نسب امام کاظم(ع):

اسم شریف آن حضرت، موسی است. حضرت(ع) در تاریخ یکشنبه هفتم صفر سال 128 هجری در روستای «ابواء» بین مکه و مدینه به دنیا آمد و بنابر قول مشهور در سال 183هجری در زندان هارون الرشید، مسموم و به شهادت رسید و در ضلع غربی بغداد در مقبره‌ی معروف به مقابر قریش به خاک سپرده شد. البته هم اکنون نام آن مکان کاظمین است. مدت امامت ایشان 35 سال  بود(از سال 148 تا 183).

شیخ مفید می‌گوید: این مقبره در گذشته محل دفن بنی هاشم و سران قبایل و اشراف بود.

مادر امام کاظم(ع) حمیده‌ بربریه نام دارد.همچنین به او حمیده‌ی مصفّاه گفته شده است، ولی ابن شهر آشوب، حمیده‌ی مصفّاه را دختر صاعد بربری با کنیه‌ی «لؤلؤ» مادر موسی بن جعفر(ع) می‌داند.

عبدصالح، کاظم، صابر و امین از القاب آن حضرت است که کاظم مشهورترین آنها است.

شیخ مفید می‌گوید: ابا ابراهیم، اباالحسن و ابا علی از کنیه‌های حضرت است. 

امامت موسی بن جعفر(ع):

در نزد شیعه‌ی دوازده امامی معروف و مسلّم است که یکی از راه‌های تشخیص و اثبات امامت هر امامی، تصریح امام پیشین، همچنین سؤال‌ها و امتحاناتی که انسان‌های عادی از عهده‌ی آن بر نمی ‌آیند، است. خوشبختانه درباره‌ی امامت موسی بن جعفر(ع) روایات فراوانی وجود دارد که امامت آن حضرت را اثبات می‌کند.

ابن صباغ مالکی می‌گوید: عبدالأعلی از فیض بن مختار نقل می‌کند که خدمت امام صادق(ع) عرض کردم: دست مرا بگیر و از آتش جهنم نجاتم بده و بفرما امام بعد از شما کیست؟ در این هنگام موسی بن جعفر(ع) وارد شد در حالی‌که هنوز نوجوان بود. امام صادق(ع) فرمود: «این (اشاره به موسی بن جعفر) امام شماست، پس به او بگروید.

شیخ مفید در این‌باره می‌گوید: موسی بن جعفر(ع) امام بعد از پدر بزرگوارش است و مقدّم بر تمام فرزندان امام صادق(ع) است؛ زیرا:

1. تمام فضایل و خوبی‌ها در او جمع است.

2. نصوص صحیح و معتبر با صراحت درباره‌ی او وارد شده است.

3. پدر بزرگوارش صراحتاً فرمود: او ولیعهد و امام بعد از من است.

خلفای زمان امام موسی بن جعفر(ع):

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۲۲
مسلم حیدری

نماز خواندن با غسل روز جمعه

جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۲۶ ب.ظ

انجام غسل یکی از دستورات دین اسلام است که در مواردی واجب و در مواردی مستحب می باشد.[1] یکی از غسل های مستحبی، غسل جمعه می باشد که از صبح تا ظهر جمعه زمان انجام این عمل مستحب می باشد.[2] سوال این است که آیا می شود با این غسل مستحب، نماز واجب هم خواند؟ یا اینکه فقط با غسل های واجب می شود نماز واجب خواند؟

1. آیت الله خامنه ای[ و آیات عظام امام خمینی، بهجت، صافی، فاضل]:

 غیر از غسل جنابت، بقیه غسلها از وضو کفایت نمى‏ کنند.(3) 

2. آیت الله سیستانی[ و آیت الله نوری، وحید خراسانی، مکارم شیرازی، تبریزی]:

می توان با غسل جمعه [و سایر غسلهای مستحب] نماز خواند.(4)

آیت الله مکارم شیرازی:

چنانچه غسل جمعه در وقت خود بجا آورده شود (اذان صبح جمعه تا ظهر) کفایت از وضو نیز می کند. همچنین اگر در روز شنبه (به قصد قضا) و یا در روز پنجشنبه (در صورتی که احتمال قابل توجهی بدهد روز جمعه موفق به غسل کردن نمی شود) بجا آورد. ولی اگر شب جمعه یا بعد از اذان ظهر تا روز شنبه، بجا آورد، کفایت از وضو نمی کند؛ هرچند غسل در این دو زمان، به نیت ما فی الذمه صحیح است(5)

آیت الله وحید خراسانی:

اگر غسل جمعه را از اذان صبح تا ظهر به جا آورد و یا از ظهر تا غروب بدون نیّت ادا و قضا آن را انجام دهد و یا در صورتی‌که در جمعه غسل نکند و از صبح شنبه تا غروب قضا نماید، مجزی از وضو می‌باشد(6)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۲۶
مسلم حیدری

زمان انجام غسل جمعه(2)

جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۰۵ ق.ظ

آیت الله مکارم شیرازی: وقت غسل جمعه از اذان صبح روز جمعه است تا ظهر، اگر در این زمان انجام نشود می توان در روز شنبه (به قصد قضا) یا در روز پنجشنبه (عصر پنج شنبه یا بعد از غروب آفتاب در صورتی که احتمال قابل توجهی بدهد روز جمعه موفق به غسل کردن نمی شود) آن را بجا آورد؛ البته شب جمعه یا بعد از اذان ظهر روز جمعه تا روز شنبه نیز می توان غسل جمعه را به نیت ما فی الذمه بجا آورد.

http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=45191&mid=256985

آیت الله سیستانی:

مسأله ۶۳۳ ـ در شرع مقدس اسلام غسل‌های مستحب زیاد است، و از آن جمله است:

۱ ـ غسل جمعه: و وقت آن بعد از اذان صبح است تا غروب آفتاب، و بهتر آن است که نزدیک ظهر بجا آورده شود، و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر آن است که بدون نیت اداء و قضاء تا غروب بجا آورد، و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای آن را بجا آورد. و کسی که می‏داند در روز جمعه آب پیدا نخواهد کرد می‌تواند روز پنجشنبه، یا شب جمعه غسل را رجاءً انجام دهد. و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ الله وَحْدَهُ لا شرِیک لَهُ و اَنّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُه، اللهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْنِی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهّرِینَ».

http://www.sistani.org/persian/book/50/28/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۶:۰۵
مسلم حیدری

زمان انجام غسل جمعه(1)

جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۰۲ ق.ظ

آیات عظام امام خمینی ، مقام معظم رهبری ، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی ، بهجت ، وحید خراسانی، خوئی ، اراکی، نوری همدانی(غالب مراجع):

از اذان صبح تا اذان ظهر است و بهتر است نزدیک اذان ظهر بجا آورده شود و اگر تا ظهر انجام نداد بهتر است که بدون نیّت اداء و قضا(به نیت ما فی الذمه) تا عصر جمعه به جا آورد.

اگر شخصی نتوانست در آن وقت غسل را أنجام دهد مستحبّ است قضای آن را روز شنبه از صبح تا غروب ، به جا آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۶:۰۲
مسلم حیدری

جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص366(سید بن طاووس: 664)

 فَمِنَ الرِّوَایَاتِ فِی فَضْلِ غُسْلِ یَوْمِ الْجُمُعَةِ زِیَادَةً عَلَى مَا قَدَّمنَاهُ مَا نَقَلنَاهُ عَنْ خَطِّ أَبِی الفَرَجِ بْنِ أَبِی قُرَّةَ قَالَ عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْجُنْدِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا عُثمَانُ بْنُ أَحمَدَ بْنِ السِّمَاکِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصرٍ السَّمَرقَنْدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا حُسَیْنُ بْنُ حُمَیدٍ بِمِصرَ قَالَ حَدَّثَنَا زُهَیْرُ بْنُ عَبَّادٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبَّادٍ عَنْ أَبِی البَختَرِیِّ عَنْ جَعفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ لِعَلِیٍّ فِی وَصِیَّتِهِ لَهُ:

‏ یَا عَلِیُ‏ عَلَى النَّاسِ فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ سَبعَةِ أَیَّامٍ الْغُسْلُ فَاغتَسِلْ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ وَ لَوْ أَنَّکَ تَشتَرِی المَاءَ بِقُوتِ یَوْمِکَ وَ تَطْوِیهِ فَإِنَّهُ لَیسَ شَیْ‏ءٌ مِنَ التَّطَوُّعِ أَعظَمَ مِنْهُ.

پیامبر(ص): ای علی! مردم باید در یک روز از هفته غسل کنند، بنابر این در هر جمعه غسل کن هرچند آب[غسل] را با قوت روزت بخری و گرسنه بمانی؛ چرا که هیچ عمل داوطلبانه ای بزرگ تر از آن وجود ندارد.

پی نوشت:

1. این روایت به خاطر وجود ابوالبَختری وهب بن وهب در سلسله روایت، ضعیف است.

2. و الطَوَى: الجوع، یقال: طَوِیَ بالکسر یَطوَى طَوَىً فهو طاوٍ و طیان أی خالی البطن جائعٌ لم یأکل.( مجمع البحرین؛ ج‌1، ص: 279).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۸:۲۴
مسلم حیدری

معناشناسی کبر(3)

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۰۴ ب.ظ

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌2، ص311(کلینی:329)

- عِدَّةٌ مِنْ أَصحَابِنَا عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعلَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْکِبْرُ فَقَالَ أَعظَمُ الْکِبْرِ أَنْ تَسفَهَ الحَقَّ وَ تَغْمِصَ النَّاسَ قُلْتُ وَ مَا سَفَهُ الحَقِّ قَالَ یَجهَلُ الحَقَّ وَ یَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ.

راوی: به امام صادق علیه السلام گفتم: کبر چیست؟ حضرت فرمودند: بزرگترین کبر، «سبک و سخیف شمردن حق» و «تحقیر و طعنه زدن به مردم» است.

- عَنْهُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّنِی آکُلُ الطَّعَامَ الطَّیِّبَ وَ أَشَمُّ الرِّیحَ الطَّیِّبَةَ وَ أَرکَبُ الدَّابَّةَ الْفارِهَةَ وَ یَتبَعُنِی الْغُلَامُ فَتَرَى فِی هَذَا شَیْئاً مِنَ التَّجَبُّرِ فَلَا أَفعَلَهُ فَأَطرَقَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا الجَبَّارُ المَلْعُونُ مَنْ غَمَصَ النَّاسَ وَ جَهِلَ الحَقَّ قَالَ عُمَرُ فَقُلْتُ أَمَّا الحَقُّ فَلَا أَجهَلُهُ وَ الغَمْصُ لَا أَدْرِی مَا هُوَ قَالَ مَنْ حَقَّرَ النَّاسَ وَ تَجَبَّرَ عَلَیْهِمْ فَذَلِکَ الجَبَّارُ.

راوی: به امام صادق علیه السلام گفتم من غذای خوشمزه می خورم و بوی خوش استشمام می کنم و اسب چالاک و تند سوار می شوم و غلامم به دنبالم حرکت می کند، آیا این تجبر و تکبر است تا دیگر انجامشان ندهم؟ حضرت سرشان را پایین انداختند سپس فرمودند: جبارِ ملعون کسی است که مردم را هیچ بداند و حق را سبک و سخیف بشمرد. سوال کننده منظور حضرت [از غَمص مردم] را می پرسد، در جواب می فرمایند: کسی که مردم را تحقیر کند و در برابر آنها تکبر و قدرت نمایی کند که چنین شخصی جبار است.

واژه شناسی:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۰۴
مسلم حیدری