قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

معناشناسی مسیح و نصاری و حواریین

شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۳۹ ب.ظ
معانی الأخبار؛ ص48(شیخ صدوق:381)

باب معانی أسماء الأنبیاء و الرسل علیهم السلام و غیر ذلک

- حدَّثَنَا مَشَایِخُنَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِأَسَانِیدَ مَرْفُوعَةٍ مُتَّصِلَةٍ قَدْ ذَکَرْتُهَا فِی کِتَابِ عِلَلِ الشَّرَائِعِ وَ الْأَحْکَامِ وَ الْأَسْبَابِ فِی أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ [وَ] رَتَّبْتُهَا فِیهِ................. وَ مَعْنَى الْمَسِیحِ أَنَّهُ کَانَ یَسِیحُ فِی الْأَرْضِ وَ یَصُومُ وَ مَعْنَى النَّصَارَى أَنَّهُمْ مَنْسُوبُونَ إِلَى قَرْیَةٍ یُقَالُ لَهُمْ نَاصِرَةُ مِنْ بِلَادِ الشَّامِ وَ مَعْنَى الْحَوَارِیِّینَ الْمُخْلَصُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ الْمُخْلِصُونَ لِغَیْرِهِمْ مِنْ أَوْسَاخِ الذُّنُوبِ بِالْوَعْظِ وَ التَّذْکِیرِ:

معنای مسیح این است که دائما در زمین سیاحت می کرد و می گشت و روزه می گرفت، و معنای نصارا این است که آنها منسوب به قریه ناصره از سرزمینهای شام بودند، و حواریین به معنای کسانی است که در درون اخلاص داشتند و درصدد اخلاص و پاکیزه کردن دیگران از چرک گناهان از طریق موعظه و یادآوری بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۳۹
مسلم حیدری

عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص158(شیخ صدوق:381)

... ثُمَّ قَالَ لَهُ یَا نَصْرَانِیُّ وَ اللَّهِ إِنَّا لَنُؤْمِنُ‏ بِعِیسَى الَّذِی آمَنَ بِمُحَمَّدٍ ص وَ مَا نَنْقِمُ عَلَى عِیسَاکُمْ‏  شَیْئاً إِلَّا ضَعْفَهُ وَ قِلَّةَ صِیَامِهِ وَ صَلَاتِهِ‏ قَالَ الْجَاثَلِیقُ أَفْسَدْتَ وَ اللَّهِ عِلْمَکَ وَ ضَعَّفْتَ أَمْرَکَ وَ مَا کُنْتُ ظَنَنْتُ إِلَّا أَنَّکَ أَعْلَمُ أَهْلِ الْإِسْلَامِ قَالَ الرِّضَا ع وَ کَیْفَ ذَاکَ قَالَ الْجَاثَلِیقُ مِنْ قَوْلِکَ أَنَّ عِیسَى کَانَ ضَعِیفاً قَلِیلَ الصِّیَامِ قَلِیلَ الصَّلَاةِ وَ مَا أَفْطَرَ عِیسَى یَوْماً قَطُّ وَ لَا نَامَ بِلَیْلٍ قَطُّ وَ مَازَالَ صَائِمَ الدَّهْرِ وَ قَائِمَ اللَّیْلِ قَالَ الرِّضَا ع فَلِمَنْ کَانَ یَصُومُ وَ یُصَلِّی قَالَ‏  فَخَرِسَ الْجَاثَلِیقُ وَ انْقَطَع‏.

... سپس امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: ای نصرانی(مسیحی)! به خدا سوگند ما به عیسایی که به محمد ایمان آورد، باور داریم و تنها ایرادی که بر عیسای شما می گیریم این است که او ضعیف و کم روزه و نماز بود! جاثَلیق گفت: دانشت را خراب کردی و کارت را ضعیف جلوه دادی و گمان میکردم که داناترین مسلمانان باشی! امام فرمودند: چطور؟! گفت: به خاطر این حرفت که عیسی ضعیف و کم نماز و روزه بود! با اینکه عیسی هیچ روزی بدون روزه نبود و هیچ شبی نخوابید و همیشه روزه بود و شب زنده دار. امام رضا علیه السلام فرمودند: برای چه کسی نماز میخواند و روزه میگرفت؟! پس جاثلیق خاموش شد و بحث تمام شد!

پی نوشت:

 در واقع امام رضا علیه السلام با طرح این مساله، بر اعتقادات باطل طرف مقابل مبنی بر تثلیث و خدا بودن حضرت عیسی و حلول خدا در عیسی و مانند آن خط بطلان کشید و عبد بودن وی را اثبات کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۳۷
مسلم حیدری

غلو در دین مسیحیت

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۵۶ ب.ظ

یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً (نساء: 171)

ای اهل کتاب! در دین خود غلو نکنید و درباره خدا غیر از حق نگوئید. مسیح، عیسى بن مریم، فقط فرستاده خدا و کلمه [و مخلوق] او است، که او را به مریم القا نمود و روحى از طرف او بود. بنا بر این، به خدا و پیامبران او ایمان بیاورید و نگوئید: [خدا] سه‏ تا است، دست بردارید که برای شما بهتر است، خدا تنها معبودِ یگانه است، او منزه است که فرزندى داشته باشد؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است؛ و براى تدبیر و سرپرستى آنها خداوند کافى است(نساء:171).

تفسیر نمونه، ج‏4، ص 224:

گرچه بعضى خواسته اند از این تعبیر "روحٌ منه"، سوء استفاده کنند که عیسى علیه السلام جزئى از خداوند بود و تعبیر" منه" را گواه بر این پنداشته اند، ولى میدانیم که" مِن" در این گونه موارد براى تبعیض نیست، بلکه به اصطلاح" من" نَشویه است که بیان سرچشمه و منشا پیدایش چیزى میباشد.

یک نقل تاریخی:

" هارون الرشید" طبیبى نصرانى داشت که روزى با" على بن حسین واقدى" که از دانشمندان اسلام بود مناظره کرد و گفت: در کتاب آسمانى شما آیه اى وجود دارد که مسیح علیه السلام را جزئى از خداوند معرفى کرده سپس آیه فوق را تلاوت کرد،" واقدى" بلافاصله در پاسخ او این آیه از قرآن را تلاوت نمود:

و سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ(جاثیه:13):

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است را مسخر شما کرده و همه از طرف اوست" و اضافه کرد که اگر کلمه" مِن" جزئیت را برساند باید تمام موجودات زمین و آسمان طبق این آیه جزئى از خدا باشند، طبیب نصرانى با شنیدن این سخن مسلمان شد هارون الرشید از این جریان خوشحال گشت و به واقدى جایزه قابل ملاحظه اى داد... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۲۳:۵۶
مسلم حیدری

مسیح هم خدا است و هم پسر خدا!!!(2)

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۵۵ ب.ظ

لقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ... (مائده17 و 72) لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ ...(مائده :74)

آنها که گفتند خدا همان مسیح بن مریم است بطور مسلم کافر شدند.../ آنها که گفتند الله سومین سه [خدا]است، بطور مسلم کافر شدند با اینکه معبودى جز معبود یگانه نیست... .

 تفسیر نمونه، ج‏5، ص35:

بسیارى از مفسران مانند طبرسى در مجمع البیان و شیخ طوسى در تبیان و فخر رازى و قرطبى در تفسیر خود چنین تصور کرده ‏اند که آیه قبل(72) درباره فرقه ‏اى از مسیحیان به نام یعقوبیه است که خدا را با مسیح علیه السلام متحد مى ‏دانند، ولى این آیه(73) درباره فرقه دیگرى به نام" ملکانیه" و" نسطوریه" است که قائل به خدایان سه‏ گانه ‏اند، اما همانطور که سابقا هم گفتیم این برداشت از مسیحیت با حقیقت تطبیق نمى کند؛ زیرا: اعتقاد به تثلیث در میان همه مسیحیان عمومیت دارد، همانطور که اعتقاد به توحید و یگانگى خدا در میان ما مسلمانان قطعى و مسلم است، منتها آنها در عین اینکه خدایان را حقیقتا سه‏ گانه میدانند، یگانه حقیقى نیز میدانند و به اعتقاد آنها سه واحد حقیقى یک واحد حقیقى را تشکیل میدهند!

دو آیه فوق ظاهرا به دو جنبه مختلف این دو قضیه اشاره می کند: در آیه اول اشاره به وحدت خدایان سه‏ گانه، و در آیه دوم اشاره به تعدد آنها است، و قرار گرفتن این دو بیان پشت سر هم در حقیقت اشاره به یکى از دلائل روشن ابطال عقیده آنها می باشد که چگونه خداوند گاهى با مسیح [و روح القدس] حقیقتا یکى و گاهى حقیقتا سه چیز مى‏شود مگر مساوى بودن سه با یک معقول است؟

اینجا است که مسیحیان خود را با یک مطلب غیر معقول مواجه می بینند، زیرا معادله" 1 مساوى 3" را هیچ کودک دبستانى هم نمى تواند بپذیرد، به همین دلیل معمولا میگویند این مساله را نباید با مقیاس عقل پذیرفت بلکه با مقیاس تعبد و دل! باید پذیرفته شود... . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۱۴:۵۵
مسلم حیدری

مسیح هم خدا است و هم پسر خدا!!!(1)

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ب.ظ


لقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ... (مائده17 و 72) لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ ...(مائده :73)

آنها که گفتند خدا همان مسیح بن مریم است بطور مسلم کافر شدند.../ آنها که گفتند الله سومین سه [خدا] است، بطور مسلم کافر شدند با اینکه معبودى جز معبود یگانه نیست... .

المیزان علامه طباطبایی، ذیل آیه72؛ ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی:

 خدایان سه گانه[1]:

1- پدر، 2- پسر، 3- روح؛ یعنى کلمه اللَّه بر هر یک از این سه چیز منطبق است، چون در ابواب مختلف انجیل‏ ها زیاد به چشم مى‏ خورد اینکه: اب، اله است، ابن، اله است و روح، اله است....

عجیب اینجا است که بسیارى از مبلغین مسیحى به این حقیقت اعتراف کرده و در باره این عقیده که جزو اولیات دین مسیح است مى‏گویند: این مطلب از مسائل لا ینحلى است که از مذاهب پیشینیان به یادگار مانده، و گرنه بحسب موازین علمى درست در نمى‏ آید.

 ما با کمال تعجب از آنها مى ‏پرسیم با این اعتراف پس چرا دست از آن بر نمى‏ دارید؟...

 چگونگى اعتقاد به تثلیث در میان عوام نصاری

 ... باید دانست که چون قول به تثلیث که جمله:" إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ" متضمن آنست مطلبى نیست که عامه مردم بتوانند صحت و بطلان آن را درک کنند، از این رو اغلب آن را تعبداً بعنوان یک عقیده مسلم مذهبى تلقى کرده‏ اند، نه اینکه معنایش را فهمیده و یا در پى تحقیق آن بر آمده باشند، اگر هم در صدد بر مى‏ آمدند، چیزى نمى‏ فهمیدند، زیرا عقل سلیم هم آن وسع و طاقت را ندارد که بتواند بطور صحیح آن را تعقل کند، و اگر هم تعقل کند امر باطلى را تعقل کرده، نظیر تعقل فرض‏ هاى محال، مثل فرض اینکه یک چیز هم انسان باشد و هم غیر انسان، و یا عددى نه واحد باشد و نه بیشتر از واحد، نه تک باشد و نه جفت، و عقل اینگونه فرض‏ها را که محال عقلی اند مى ‏تواند تصور کند، تثلیث نصارا هم اگر عقل تصور کند از این باب است، یعنى امر محالى را تصور کرده است.

خواهید گفت اگر چنین است پس میلیونها مسیحى چگونه آن را پذیرفته‏ اند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۲
مسلم حیدری

بالا بردن حضرت عیسی؛ توفّی و رفع

جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۳۰ ب.ظ

إذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسى‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ(آل عمران:55)

[به یاد آورید] هنگامى را که خدا به عیسى فرمود:" من تو را می ‏گیرم و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از کسانى که کافر شدند(یهودیان) پاک می سازم، و کسانى را که از تو پیروى کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانى که کافر شدند قرار میدهم، سپس بازگشت شما به سوى من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داورى می ‏کنم.

تفسیر نمونه، ج‏2، ص 568:

معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء این است که مسیح هرگز کشته نشد [و از توطئه‏ اى که یهود با همکارى بعضى از مسیحیان خیانتکار براى او چیده بودند رهایى یافت] و خداوند او را به آسمان برد. هر چند مسیحیان طبق انجیلهاى موجود می گویند مسیح کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهى در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد...

بعضى تصور کرده‏ اند که واژه متوفیک از ماده" وفات" به معنى" مرگ" است، به همین دلیل چنین می ‏پندارند که با عقیده معروف میان مسلمانان درباره عدم مرگ حضرت عیسى و زنده بودن او منافات دارد، در حالى که چنین نیست؛ زیرا ماده" فوت" به معنى از دست رفتن است ولى توفى (بر وزن ترقى) از ماده" وفى" به معنى تکمیل کردن چیزى است و اینکه عمل به عهد و پیمان را وفا مى‏گویند به خاطر تکمیل کردن و به انجام رسانیدن آن است، و نیز به همین دلیل اگر کسى طلب خود را به طور کامل از دیگرى بگیرد، عرب می ‏گوید: تَوفَّى دَینَه،" یعنى طلب خود را به طور کامل گرفت".

در آیات قرآن نیز توفِّى به معنى گرفتن به طور مکرر به کار رفته است مانند:

وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ:" او کسى است که روح شما را در شب می گیرد و از آنچه در روز انجام مى‏دهید آگاه است" «انعام:60».

در این آیه مساله خواب به عنوان توفى روح ذکر شده، همین معنى در آیه 42 سوره زمر و آیات دیگرى از قرآن نیز آمده است، درست است که واژه توفى گاهى به معنى مرگ آمده و متوفى به معنى مرده است، ولى حتى در اینگونه موارد نیز حقیقتا به معنى مرگ نیست، بلکه به معنى تحویل گرفتن روح است و اصولا در معنى توفى، مرگ نیفتاده، و ماده فوت از ماده وفى به کلى جدا است.

با توجه به آنچه گفته شد معنى آیه مورد بحث روشن می ‏شود که خداوند می ‏فرماید:" اى عیسى! تو را بر می ‏گیرم و به سوى خود می برم" (البته اگر توفى تنها به معنى گرفتن روح باشد، لازمه آن مرگ جسم است).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۶ ، ۱۴:۳۰
مسلم حیدری

توهم قتل حضرت عیسی

سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۰۱ ب.ظ

و قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً (157) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (158) وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا (نساء: 159)

و گفتارشان که ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم در حالى که نه او را کشتند و نه بدار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد و کسانى که در [مورد قتل] او اختلاف کردند از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروى مى‏کنند و قطعا او را نکشتند/ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد(1) و خداوند عزیز و حکیم است/ هیچ اهل کتابی نیست مگر اینکه قبل از مرگش(1) به وی ایمان می آورد و[عیسی] در روز قیامت گواه و شاهد بر [اعمال] آنها است.

پی نوشت:

1. معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء این است که حضرت مسیح، زنده است و هرگز کشته نشد[و از توطئه‏ اى که یهود با همکارى بعضى از مسیحیان خیانتکار براى او چیده بودند رهایى یافت] و خداوند او را به آسمان برد(تفسیر نمونه).

2. مرجع ضمیر در "موته" یا اهل کتاب است(مبتدای محذوف: أحدٌ من اهل الکتاب)، لذا معنای آیه این است که همه اهل کتاب(یهودیان و مسیحیان) در آستانه مرگ خود و هنگام احتضار بعد از آنکه حضرت عیسی در برابرشان ظاهر می شود به حقانیت و بنده و رسول بودن ایشان پی می برند و یقین پیدا می کنند اما سودی به حالشان ندارد یا عیسی که در این صورت معنایش این است که حضرت عیسی زنده است و هر اهل کتابی در عصر ظهور و بعد از برگشتن حضرت عیسی به میان مردم و قبل از مرگ وی به او ایمان می آورند(المیزان).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۶ ، ۲۱:۰۱
مسلم حیدری

عیسی؛ بنده و پیامبر خدا

دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۶ ب.ظ

قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا (30)وَ جَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَ أَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا (31) وَ بَرًّا بِوَالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا (32)وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا (33)ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ (34: مریم)

[حضرت عیسی] گفت من بنده خدا هستم؛ به من کتاب داده است و مرا نبیّ قرار داده است/ و در هر جا باشم مرا مبارک(1) قرار داده است و به نماز و زکات توصیه ام کرده است/ و به نیکی به مادرم[سفارشم کرده] و مرا جبّار(2)و شقی قرار نداده است/ و سلام بر من در روزی که متولد شدم و در روزی که می میرم و در روزی که زنده برانگیخته می شوم/ این است عیسی بن مریم، سخن حقی که در آن تردید می کنند.

لتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا  وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ... (مائده:82):

دشمن ترین مردم نسبت به مومنین را یهود و مشرکین می یابی و با محبت ترین مردم نسبت به مومنین را کسانی می یابی که گفتند ما نصاری[= مسیحی] هستیم... .

پی نوشت:

1. عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‌ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- و جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ قَالَ نَفَّاعاً (الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌2، ص 165): امام صادق علیه السلام: منظور از مبارک [در آیه مذکور]، بسیار سودمند و نافع است.

2. و الجبار هو الذی یُحمّل الناسَ و لا یَتحمَّلُ منهم: جبار کسى را گویند که جور خود را به مردم تحمیل کند، ولى خودش جور مردم را تحمل نکند(تفسیر المیزان) و به عبارتی دیگر جبار به کسى مى‏گویند که براى خود هر گونه حقی بر مردم قائل است، ولى هیچ حقى براى کسى نسبت به خود قائل نیست(تفسیر نمونه). البته به معنای متکبر و نیز جبران کننده نیز هست.

سالروز ولادت حضرت عیسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۶
مسلم حیدری

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (مائده:67)

اى پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن و اگر نکنى، رسالت او را انجام نداده ‏اى و خداوند تو را از [خطرات احتمالى] مردم حفظ می کند، و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمى‏ کند.

اندکی تاملاین چه حادثه مهمى است که عدم تبلیغ آن در اواخر عمر نبی اکرم(ص) مساوى بوده است با عدم تبلیغ رسالت؟

الکافی (ط - دار الحدیث)، ج‌2، ص13

1. أخبرنا أبو سعید محمد بن علی الصَّفَّار، قال: أخبرنا الحسن بن أحمد المَخْلِدی، قال: أخبرنا محمد بن حَمْدُون بن خالد، قال: حدَّثنا محمد بن إبراهیم الحلْوانِی، قال: حدَّثنا الحسن بن حماد سِجَّادة، قال: أخبرنا علی بن عابس، عن الأعمش، و أبی الحَجَّاب عن عطیة، عن أبی سعید الخُدْرِی، قال: نزلت هذه الآیة: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ یوم «غَدِیر خُمّ» فی علی بن أبی طالب، رضی اللَّه عنه:

ابوسعید خدری(یکی از اصحاب پیامبر)آیه تبلیغ در روز غدیر خم درباره علی بن ابی طالب نازل شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۰۰
مسلم حیدری

در روز غدیر چه گذشت؟

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۵۲ ب.ظ

رهبرانقلاب: قضیه غدیر، در سفر حجةالوداع پیامبر اکرم در غدیر خم اتفاق افتاد. از کاروان بزرگ مسلمانان که در این سفر با پیامبر حج گزارده بودند، بعضی جلو رفته بودند. پیامبر پیکهایی را فرستاد تا آنها را به عقب برگردانند و ایستاد تا آنهایی که عقب مانده‌اند، برسند. اجتماع عظیمی در آن‌جا تشکیل شد.

بعضی گفته‌اند نود هزار، بعضی گفته‌اند صدهزار و بعضی هم گفته‌اند صد و بیست هزار نفر در آن اجتماع حضور داشتند. در آن هوای گرم، مردم ساکن جزیرةالعرب - که بسیاری از آنها هم اهل بیابانها و روستاها بودند و به گرما عادت داشتند - طاقت نمی‌آوردند روی زمین داغ بایستند. لذا عباهایشان را زیر پاهایشان میگذاشتند تا طاقت بیاورند و بایستند.

در چنین شرایطی، پیامبر اکرم از جای برخاست، امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة و السلام را از زمین بلند کرد و جلوِ چشم خلایق نگه داشت و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». پیامبر در این‌جا مسأله ولایت - یعنی حاکمیت اسلامی - را به طور رسمی و صریح مطرح میکند و امیرالمؤمنین را به عنوان شخص، معین و مطرح مینماید.

بنابراین، این روز، اولاً روز ولایت است؛ ثانیاً روز ولایت امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة و السلام است.

۱۳۷۹/۰۱/۰۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۵۲
مسلم حیدری