قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

نهج البلاغه؛ حکمت99

وَ رُئِیَ عَلَیْهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرْقُوعٌ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ: یَخْشَعُ لَهُ القَلْبُ وَ تَذِلُّ بِهِ النَّفْسُ وَ یَقتَدِی بِهِ الْمُؤْمِنُونَ وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِنَّ الدُّنیَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِیلَانِ مُختَلِفَانِ فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنیَا وَ تَوَلَّاهَا أَبغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ المَشْرِقِ وَ المَغْرِبِ وَ مَاشٍ بَینَهُمَا کُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الْآخَرِ وَ هُمَا بَعْدُ ضَرَّتَانِ(نهج البلاغة؛ حکمت103)

ترجمه: پیراهنی کهنه و وصله دار بر تن امیر المومنین دیده شد، در این مورد به ایشان گفته شد[که سبب آن چیست؟]، حضرت فرمودند: دل و نفس با آن نرم و خاشع و رام می شود و مومنین به آن اقتدا می کنند. و فرمودند: دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه گوناگون اند؛ هر کس دنیا را دوست بدارد و و آن را بپذیرد آخرت را دشمن و مبغوض دانسته است و دنیا و آخرت به منزله مشرق و مغرب اند و کسی که بین آن دو راه می رود به هر کدام نزدیک می شود از دیگری دور می شود و آن دو هووی یکدیگرند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۲۰:۴۱
مسلم حیدری

آه از کمی توشه و درازی راه

شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۱۲ ب.ظ

حکمت شماره 77 نهج البلاغه

وَ مِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ حَمزَةَ اَلضَّبَائِیِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِیَةَ وَ مَسأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ ع وَ قَالَ فَأَشهَدُ لَقَدْ رَأَیْتُهُ فِی بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرخَى اَللَّیْلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِی مِحرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحیَتِهِ یَتَمَلمَلُ تَمَلْمُلَ اَلسَّلِیمِ وَ یَبْکِی بُکَاءَ اَلحَزِینِ وَ یَقُولُ یَا دُنیَا یَا دُنیَا إِلَیْکِ عَنِّی أَ بِی تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ لاَ حَانَ حِینُکِ هَیهَاتَ غُرِّی غَیْرِی لاَ حَاجَةَ لِی فِیکِ قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلاَثاً لاَ رَجعَةَ فِیهَا فَعَیْشُکِ قَصِیرٌ وَ خَطَرُکِ یَسِیرٌ وَ أَمَلُکِ حَقِیرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ اَلزَّادِ وَ طُولِ اَلطَّرِیقِ وَ بُعْدِ اَلسَّفَرِ وَ عَظِیمِ اَلمَوْرِدِ.

ترجمه آیتی:

در خبر آمده است که چون ضرار بن ضمرة الضّبابى بر معاویه داخل شد، معاویه از او را درباره امیر المؤمنین (ع) پرسید. ضرار گفت: شهادت می دهم که او را در جایى که عبادت مى‏کرد دیدم.

شب پرده برافکنده بود و او در محراب خود ایستاده بود. محاسن خود را به دست گرفته، چون مار گزیده به خود می ‏پیچید و چون اندوهگینان می گریست و می گفت:

اى دنیا، اى دنیا، از من دور شو. آیا خود را به من می نمایانى؟ یا به من مشتاق شده اى؟ هنگام فریبت نزدیک مباد. هیهات دیگرى را بفریب، مرا به تو نیازى نیست. تو را سه طلاق کرده ام که دیگر در آن بازگشتى نباشد. زندگیت کوتاه است و آرزویت حقیر است. آه، از اندک بودن توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۶ ، ۱۴:۱۲
مسلم حیدری

جهل و بی خبری مردم

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ق.ظ

از امام حسین علیه السلام روایت شده است:

پیامبر اکرم ص وقتی در قرائتش به این آیه می‌رسید که «پس چگونه است وقتی از هر امتی شاهدی بیاوریم و تو را بر آنان شاهد آوریم» (نساء/41) می‌گریست؛

ببینید اینکه شاهد است چگونه می‌گرید، در حالی که کسانی که قرار است در مورد آنها شهادت دهد می‌خندند!

به خدا سوگند اگر جهل و بی‌خبری نبود، هیچ دندانی نمی‌خندید [= خنده‌ای که دندان را نمایان سازد، رخ نمی‌داد] ؛

آخر، چگونه بخندد کسی که صبح و شام می‌کند در حالی که مالک خویش نیست [= اختیار خود را ندارد] و نمی‌داند که چه بر او رخ خواهد داد: از گرفته شدن نعمتی تا نزول بلایی و یا مرگی ناگهانی؟! و پیش رویش روزی است که نوزادان را پیر می‌کند و کودکان را ریش سفید گرداند و بزرگان را مست سازد و بارداران [= زنان حامله] بارشان بیندازند و مقدارش از حیث عظمت هول و هراسش پنجاه هزار سال است پس إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.

 إرشاد القلوب إلی الصواب (للدیلمی)، ج‏1، ص97 

قَالَ الْحُسَیْنُ ع ... إِنَّ النَّبِیَّ ص بَکَی حِینَ وَصَلَ فِی قِرَاءَتِهِ «فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلی‏ هؤُلاءِ شَهِیداً» فَانْظُرُوا إِلَی الشَّاهِدِ کَیفَ یَبْکِی وَ المَشْهُودِ عَلَیْهِمْ یَضحَکُونَ وَ اللَّهِ لَوْ لَا الجَهْلُ مَا ضَحِکَتْ سِنٌّ فَکَیفَ یَضحَکُ مَنْ یُصْبِحُ وَ یُمْسِی وَ لَا یَمْلِکُ لِنَفْسِهِ وَ لَا یَدْرِی مَا یَحْدُثُ عَلَیْهِ مِنْ سَلْبِ نِعمَةٍ أَوْ نُزُولِ نَقِمَةٍ أَوْ مُفَاجَاةِ مَیتَةٍ وَ أَمَامَهُ یَوْمٌ یَجعَلُ الْوِلدانَ شِیباً یُشِیبُ الصِّغَارَ وَ یُسْکِرُ الْکِبَارَ وَ تُوضَعُ ذَوَاتُ الْأَحمَالِ وَ مِقدَارُهُ فِی عِظَمِ هَوْلِهِ خَمْسُونَ أَلفَ سَنَةٍ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۶ ، ۰۹:۴۰
مسلم حیدری

4 شنبه؛ روز آفرینش آتش و روز عذاب امتهای پیشین

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۵۵ ب.ظ

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌4، ص94(کلینی:329)

- عَلِیُّ بْنُ إِبرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیدٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ إِسحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: إِنَّمَا یُصَامُ یَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ لِأَنَّهُ لَمْ تُعَذَّبْ أُمَّةٌ فِیمَا مَضَى إِلَّا فِی یَوْمِ الْأَرْبِعَاءِ وَسَطِ الشَّهْرِ فَیُستَحَبُّ أَنْ یُصَامَ ذَلِکَ الْیوْمُ.

امام صادق علیه السلام: روز چهارشنبه روزه گرفته می شود؛ چون هیچ امتی در گذشته عذاب نشد مگر در روز چهارشنبه وسط ماه، پس مستحب است این روز، روزه گرفته شود.

- مُحَمَّدُ بْنُ یَحیَى عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الحَکَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الْأَحوَلِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص سُئِلَ عَنْ صَوْمِ خَمِیسَیْنِ بَینَهُمَا أَرْبِعَاءُ فَقَالَ أَمَّا الخَمِیسُ فَیَوْمٌ تُعرَضُ فِیهِ الْأَعمَالُ وَ أَمَّا الْأَرْبِعَاءُ فَیَوْمٌ خُلِقَتْ فِیهِ النَّارُ وَ أَمَّا الصَّوْمُ فَجُنَّةٌ مِنَ النَّارِ(الحدیث صحیح).

امام صادق علیه السلام: از رسول خدا در مورد روزه دو پنجشنبه ای که بین آنها چهارشنبه قرار دارد سول شد، حضرت فرمودند: روز پنجشنبه، اعمال[ بر رسول خدا و ائمه معصومین] عرضه می شود و اما روز چهارشنبه روزی است که در آن آتش آفریده شد و روزه سپری است در برابر آتش(بیان حکمت روزه در چهارشنبه ها به عنوان امری مستحب).

پی نوشت:

1. أربعاء هم به کسر و هم به فتح باء صحیح است.

2. مشهور استحباب روزه اولین چهارشنبه دهه دوم هر ماه قمری است(4 شنبه وسط ماه) نه مطلق چهارشنبه ها(مجمع الفائدة و البرهان مقدس اردبیلی، ج5، ص182).

3. باید توجه داشت که اصل روزه در کل سال مستحب است مگر روزهایی که نهی تحریمی یا تنزیهی به آن تعلق گرفته اما به هر تقدیر نسبت به روزهای خاصی سفارش شده است.

●*4 شنبه سفید؛ خلقت آتش؛ عذاب الهی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۷:۵۵
مسلم حیدری

آمیخته بودن زندگی دنیا با سختی و مشقت

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ق.ظ

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ(بلد:4)؛ به تحقیق که انسان را در مشقت و رنج آفریدیم.

علامه طباطبایی: " لَقَدْ خَلَقنَا الْإِنسانَ فِی کَبَدٍ" کلمه" کبد" به معناى رنج و خستگى است، و جمله مورد بحث جواب قسم است، و این تعبیر که" خلقت انسان در کبد است" به ما می فهماند که رنج و مشقت از هر سو و در تمامى شؤون حیات بر انسان احاطه دارد، و این معنا بر هیچ خردمندى پوشیده نیست، که انسان در پى به دست آوردن هیچ نعمتى بر نمی ‏آید، مگر آنکه خالص آن را می ‏خواهد، خالص از هر نقمت و دردسر، و خالص در خوبى و پاکیزگى، ولى هیچ نعمتى را به دست نمی ‏آورد مگر آمیخته با ناملایماتى که عیش او را مُنغَّص(ناگوار) می ‏دارد، و نعمتى مقرون با جرعه هاى اندوه و رنج، علاوه بر مصائب دهر که حوادث ناگوارى که چون شرنگى کشنده کام جانش را تلخ می کند(ترجمه المیزان، ج‏20، ص488).

آیت الله مکارم شیرازی: " کبد" به گفته طبرسى در مجمع البیان در اصل به معنى" شدت" است، و لذا هنگامى که شیر غلیظ شود" تکبد اللبن" می ‏گویند. ولى به گفته راغب در مفردات" کبد" (بر وزن حسد) به معنى دردى است که عارض" کبد" انسان (جگر سیاه) می شود و سپس به هر گونه مشقت و رنج اطلاق شده است.

ریشه این لغت هر چه باشد مفهوم فعلى آن همان رنج و ناراحتى است.

آرى انسان از آغاز زندگى حتى از آن لحظه ‏اى که نطفه او در قرارگاه رحم واقع می ‏شود، مراحل زیادى از مشکلات و درد و رنجها را طى می کند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانى، و از همه مشکلتر دوران پیرى، مواجه به انواع مشقتها و رنجها است، و این است طبیعت زندگى دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است اشتباه، و به گفته شاعر عرب:

طُبعت على کدر و انت تُریدها             صَفوا عن الاکدار و الاقذار؟

و مکلف الایام ضد طباعها             متطلب فى الماء جدوة نار!

" طبیعت جهان بر کدورت است و تو مى‏خواهى از هر گونه کدورت و ناپاکى پاک باشد"؟

" هر کس دوران جهان را بر ضد طبیعتش بطلبد همچون کسى است که در میان امواج آب شعله آتش جستجو می کند"! نگاهى به زندگى انبیاء و اولیاء اللَّه نیز نشان می دهد که زندگى این گلهاى سرسبد آفرینش نیز با انواع ناملائمات و درد و رنجها قرین بود، هنگامى که دنیا براى آنها چنین باشد، وضع براى دیگران روشن است(تفسیر نمونه، ج‏27، ص: 10)

معجم مقائیس اللغة؛ ج‌5، ص153(ابن فارس:395)

الکاف و الباء و الدال أصلٌ صحیح یدلُّ على شِدّة فی شی‌ء و قُوّة. من ذلک الکَبَد، و هی المشَقّة. یقال: لَقِیَ فلانٌ من هذا الأمر کَبَداً، أی مشَقة.

تاج العروس من جواهر القاموس؛ ج‌5، ص216(واسطی:1205)

و الکَبَدُ: الشِّدَّةُ و المَشَقَّةُ، و هو مَجازٌ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۰۱:۰۴
مسلم حیدری

بیشتر لذت ببریم

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۵۱ ب.ظ

اگر باور کنیم دنیا ذاتاً محل آسایش و خوشی نیست، توقّعمان از دنیا کم می شود. آنگاه قوی ‌تر زندگی خواهیم کرد و اتفاقاً از زندگی بیشتر لذت می بریم.

علیرضا پناهیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۶ ، ۱۵:۵۱
مسلم حیدری

صبر ائمه و شیعیان

دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۹ ب.ظ

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌2، ص93(کلینی:329)

- أَبُو عَلِیٍّ الْأَشعَرِیُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الوَشَّاءِ عَنْ بَعْضِ أَصحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّا صُبَّرٌ وَ شِیعَتُنَا أَصبَرُ مِنَّا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیفَ صَارَ شِیعَتُکُمْ أَصبَرَ مِنْکُمْ قَالَ لِأَنَّا نَصْبِرُ عَلَى مَا نَعلَمُ وَ شِیعَتُنَا یَصْبِرُونَ عَلَى مَا لَا یَعلَمُونَ.

امام صادق علیه السلام: ما صبور هستیم و شیعیان ما از ما صابرترند، راوی می گوید: فدایت شوم چگونه شیعیانتان از شما صبورترند؟ فرمودند: چون ما بر چیزی که می دانیم صبر می کنیم و شیعیانمان بر چیزی که نمی دانند صبر می کنند.

علامه مجلسی: صُبَّر جمع صابر است و منظور از اینکه شیعیان از ما صابرترند این است که صبر برای آنها سخت تر و دشوارتر است. از عبارت«چون ما بر آنچه می دانیم صبر می کنیم» چندین معنا قابل برداشت است که روشن ترین این معانی این است که ما(اهل بیت) بر چیزی که قبل از وقوع به نزول آن علم داریم صبر می کنیم و این مصیبت را آسان می کند ولی شیعیان ما که مصائب ناگهان بر آنها نازل می شود و قبل از وقوع به آن علم هم ندارند لذا برایشان سخت تر است.

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ ج‌8، ص143(علامه مجلسی:1110)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۶ ، ۲۳:۱۹
مسلم حیدری

هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۰۶ ب.ظ

تسلیت به صاحب اعظم این مصیبت

بیانیه آیت‌الله بهجت قدس‌سره در تسلیت تخریب قبور ائمه علیهم‌السلام:

الحمدلله و الصلاة علی سیدالأنبیاء محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم أجمعین.

ضمن تسلیت به صاحب اعظم تمام امثالِ این مصائب و مسئلت تعجیل فرج با اذن خداوند اجل، بیان می‌شود:

جاهل‌ها گمان می‌کنند که با تخریبات قبور ائمه (صلوات‌الله‌علیهم) می‌توانند تشیّع را ریشه‌کن کنند. شیعه و سادات و بزرگان آنها، بالاتر از تخریبات را در زمان ائمۀ ایشان دیده‌اند و آنکه پس از تبدیل تخریب به تعمیر، بر قوّه ایمان ایشان در صورت و معنی افزوده گردیده است.

از زمان حضرات علی و فاطمه علیهماالسلام تا زید و یحیی یک‌به‌یکِ مقتولین بنی‌العباس و تخریبات متوکل ملعون و متوکل‌های هر زمان، همه مشهود ائمه حق بوده و با اِخبار آنها به فساد و افسادهای دشمنان ایمان تا خروج سفیانی که از حتمیّات قبل از ظهورِ دولت حقّه عجّل‌الله‌فرج‌صاحبها است و غیر حتمیّات بوده و خبر داده‌اند به آنچه که به اهل ایمان رسیده و می‌رسد قبل از ظهور تا به‌آنجا که فرموده‌اند: «نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شِیعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا لِأَنَّا صَبَرْنَا بِعِلْمٍ وَ شِیعَتُنَا صَبَرُوا عَلَى مَا لَا یَعْلَمُون‏». با همه ی این امور، ۳ نفر با ایمان آن زمان، به بیش از ۴۰۰ میلیون شیعه کثرالله‌امثالهم رسیدند.

همه‌ی اهل حق باید تشخیص وظیفه‌ی عملی بدهند؛ از جمله:

 مسارعت در تعمیر کامل تخریبات ظالمین و فاسقین

 و تأکید در اقامه مجالس درس و تدریس احکام ثابتۀ اهل‌بیت

و مجالس روضه و بیان فضائل آنان و انشاء مدایح و مراثی

و رسیدگی به ضعفاء شیعیان و دوستان آنها به‌نحوی که علماء شیعه تصویب فرمایند

و با بکاء با سوزش دل که موجب اتصال روحی و معنوی به آنان و قرب معنوی به مبداء اجل و اعلی می‌شود. اگرچه جاهل‌ها فواید آن و تظاهرات مشروعۀ موجبه آن را نفهمیده‌اند.

از خداوند، عذاب دنیوی و اخروی کفار و منافقین به آل‌محمد (علیهم‌السلام) و شیعیان و دوستان ایشان، و هلاک صوری و معنوی آنها را به‌زودی در دنیا قبل از آخرت با تعجیل در فرج و عدم مهلت به آنان به فساد و افساد بیش از این به ظالمین مسئلت داریم.

«و السلام علی جمیع اهل الایمان فی الشرق و الغرب و رحمة الله و برکاته»

مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت قدس‌سره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۴:۰۶
مسلم حیدری

مهمان نوازی و ظلم به همسر!

شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۸ ب.ظ

اگر «مهمان‌نوازی» مستلزم ظلم به همسر باشد، مهمان‌نوازی نیست...

بعضی از ما خصلتی داریم و یا به خودمان می بندیم و اسمش را «مهمان ‌نوازی» می‌گذاریم و می‌گوییم: ما مرد هستیم و درِ خانه مرد باز است! همیشه یک مهمان می آید و دیگری می رود. برای ناهار و شام، مهمان دارد و مهمان شبْ‌ خواب هم به خانه‌اش دعوت می‌کند.

این فی حدذاته خوب است، ولی از طرف دیگر یک ملاحظه‌ای را نمی کنیم. بسا هست که به آن زنی که در خانه ما هست - که ما شرعاً حق نداریم به او فرمان بدهیم و او آزاد و مختار است که اگر میلش باشد، در خانه ما کار کند - فشارها و زحمت‌ هایی را تحمیل می‌کنیم و اسمش را «مهمان‌نوازی» می‌گذاریم و می‌گوییم: درِ خانه ما باز است و ما مهمان‌نواز هستیم! مهمان‌ نوازی ای که مستلزم ظلم به یک انسان باشد، مهمان‌ نوازی نیست.

استاد مطهری، انسان کامل، ص263

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۴:۳۸
مسلم حیدری

همراهی و بدرقه مهمان

شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۶ ب.ظ

وسائل الشیعة، ج‌12، ص226(حرعاملی:1104)

وَ فِی عُیُونِ الْأَخبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ البَغدَادِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَنبَسَةَ عَنْ دَارِمِ بْنِ قَبِیصَةَ وَ نُعَیْمِ بْنِ صَالِحٍ جَمِیعاً عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: إِنَّ مِنْ حَقِّ الضَّیْفِ أَنْ تَمْشِیَ مَعَهُ- فَتُخْرِجَهُ مِنْ حَرِیمِکَ إِلَى البَابِ.

پیامبر(ص): از حقوق مهمان این است که او را تا دم درب منزل همراهی کنی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۴:۳۶
مسلم حیدری