قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

۸۴ مطلب با موضوع «تفسیری» ثبت شده است

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ (مائده:67)

اى پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم ابلاغ کن و اگر نکنى، رسالت او را انجام نداده ‏اى و خداوند تو را از [خطرات احتمالى] مردم حفظ می کند، و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمى‏ کند.

اندکی تاملاین چه حادثه مهمى است که عدم تبلیغ آن در اواخر عمر نبی اکرم(ص) مساوى بوده است با عدم تبلیغ رسالت؟

الکافی (ط - دار الحدیث)، ج‌2، ص13

1. أخبرنا أبو سعید محمد بن علی الصَّفَّار، قال: أخبرنا الحسن بن أحمد المَخْلِدی، قال: أخبرنا محمد بن حَمْدُون بن خالد، قال: حدَّثنا محمد بن إبراهیم الحلْوانِی، قال: حدَّثنا الحسن بن حماد سِجَّادة، قال: أخبرنا علی بن عابس، عن الأعمش، و أبی الحَجَّاب عن عطیة، عن أبی سعید الخُدْرِی، قال: نزلت هذه الآیة: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ یوم «غَدِیر خُمّ» فی علی بن أبی طالب، رضی اللَّه عنه:

ابوسعید خدری(یکی از اصحاب پیامبر)آیه تبلیغ در روز غدیر خم درباره علی بن ابی طالب نازل شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۰۰
مسلم حیدری

ابن الذبیحین؛ فرزند دو قربانی

سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۰۶ ب.ظ

در حدیث معتبرى که از پیامبر گرامى اسلام نقل شده می خوانیم:

انا ابن الذبیحین:

" من فرزند دو ذبیحم" و منظور از دو ذبیح یکى پدرش عبد اللَّه است که عبد المطلب جد پیامبر (ص) نذر کرده بود او را براى خدا قربانى کند سپس یکصد شتر به فرمان خدا فداء او قرار داد و داستانش مشهور است(1)، و دیگری اسماعیل بود، زیرا مسلم است که پیامبر اسلام(ص) از فرزندان اسماعیل است، نه اسحاق.

در دعائى که از على علیه السلام از پیامبر گرامى ص نقل شده مى‏خوانیم: یا من فدا اسماعیل مِن الذبح:" اى کسى که فدایى براى ذبح اسماعیل قرار دادى".

در احادیثى که از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده می خوانیم:" هنگامى که سؤال کردند" ذبیح" که بود فرمودند:" اسماعیل".

در حدیثى که از امام على بن موسى الرضا علیهما السلام نقل شده نیز می ‏خوانیم:

لو علم اللَّه عز و جل شیئا اکرمَ من الضَّان لَفدى به اسماعیلَ: اگر خداوند حیوانى بهتر از گوسفند می شناخت، آن را فدیه اسماعیل قرار می داد"(تفسیر نمونه، ج‏19، ص: 120)."(تفسیر نمونه، ج‏19، ص: 120).

زیارت ناحیه مقدسه: السلام علی اسماعیل الذی فداه الله بذبح عظیم من جنته(بحار الانوار، ج98،ص234): سلام بر اسماعیل که خداوند، قربانی عظیمی از بهشتش فدایش کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۰۶
مسلم حیدری

ذبح عظیم؛ قربانی باعظمت

سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۵۳ ب.ظ

وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیم(صافّات:107)

علامه طباطبایی: قوله تعالى: «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» أی و فدینا ابنَه بذبح عظیم و کان کبشاً أتى به جبرئیلُ من عند الله سبحانه فداءً على ما فی الأخبار، و المرادُ بعظمة الذبح عظمةُ شأنه بکونه من عند الله سبحانه و هو الذی فَدَى به الذبیحَ(المیزان، ج17، ص153).

وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ" یعنى ذبح عظیمی فدای فرزند ابراهیم کردیم که طبق اخبار عبارت بود از قوچى که جبرئیل از ناحیه خداوند متعال آورد. و مراد از عظمت ذبح، عظمت شان آن است؛ چرا که از طرف خداوند سبحان بود و خداوند آن را فدای ذبیح یعنی اسماعیل کرد.

آیت الله مکارم شیرازی : ... اما براى اینکه برنامه ابراهیم ناتمام نماند، و در پیشگاه خدا قربانى کرده باشد و آرزوى ابراهیم برآورده شود، خداوند قوچى بزرگ فرستاد تا به جاى فرزند قربانى کند و سنتى براى آیندگان در مراسم" حج" و سرزمین" منى" از خود بگذارد، چنان که قرآن می گوید:" ما ذبح عظیمى را فداى او کردیم" (وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ).

در اینکه عظمت این ذبح از چه نظر بوده از نظر جسمانى و ظاهرى؟ و یا از جهت اینکه فداى فرزند ابراهیم شد؟ و یا از نظر اینکه براى خدا و در راه خدا بود؟ و یا از این نظر که این قربانى از سوى خدا براى ابراهیم فرستاده شد؟ مفسران گفتگوهاى فراوانى دارند، ولى هیچ مانعى ندارد که تمام این جهات در ذبح عظیم جمع، و از دیدگاههاى مختلف داراى عظمت باشد.

یکى از نشانه‏ هاى عظمت این ذبح آن است که با گذشت زمان سال به سال وسعت بیشترى یافته، و الان در هر سال بیش از یک میلیون به یاد آن ذبح عظیم ذبح می ‏کنند و خاطره ‏اش را زنده نگه می ‏دارد." فدینا" از ماده" فدا" در اصل به معنى قرار دادن چیزى به عنوان بلاگردان و دفع ضرر از شخص یا چیز دیگر است، لذا مالى را که براى آزاد کردن اسیر می دهند" فدیه" می‏گویند، و نیز کفاره ‏اى را که بعضى از بیماران بجاى روزه می‏دهند به این نام نامیده می ‏شود. در اینکه این قوچ بزرگ چگونه به ابراهیم ع داده شد بسیارى معتقدند جبرئیل آورد، بعضى نیز گفته ‏اند از دامنه کوه‏ هاى" منى" سرازیر شد، هر چه بود به فرمان خدا و به اراده او بود( تفسیر نمونه، ج‏19، ص: 117).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۵۳
مسلم حیدری

آمیخته بودن زندگی دنیا با سختی و مشقت

چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ق.ظ

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ(بلد:4)؛ به تحقیق که انسان را در مشقت و رنج آفریدیم.

علامه طباطبایی: " لَقَدْ خَلَقنَا الْإِنسانَ فِی کَبَدٍ" کلمه" کبد" به معناى رنج و خستگى است، و جمله مورد بحث جواب قسم است، و این تعبیر که" خلقت انسان در کبد است" به ما می فهماند که رنج و مشقت از هر سو و در تمامى شؤون حیات بر انسان احاطه دارد، و این معنا بر هیچ خردمندى پوشیده نیست، که انسان در پى به دست آوردن هیچ نعمتى بر نمی ‏آید، مگر آنکه خالص آن را می ‏خواهد، خالص از هر نقمت و دردسر، و خالص در خوبى و پاکیزگى، ولى هیچ نعمتى را به دست نمی ‏آورد مگر آمیخته با ناملایماتى که عیش او را مُنغَّص(ناگوار) می ‏دارد، و نعمتى مقرون با جرعه هاى اندوه و رنج، علاوه بر مصائب دهر که حوادث ناگوارى که چون شرنگى کشنده کام جانش را تلخ می کند(ترجمه المیزان، ج‏20، ص488).

آیت الله مکارم شیرازی: " کبد" به گفته طبرسى در مجمع البیان در اصل به معنى" شدت" است، و لذا هنگامى که شیر غلیظ شود" تکبد اللبن" می ‏گویند. ولى به گفته راغب در مفردات" کبد" (بر وزن حسد) به معنى دردى است که عارض" کبد" انسان (جگر سیاه) می شود و سپس به هر گونه مشقت و رنج اطلاق شده است.

ریشه این لغت هر چه باشد مفهوم فعلى آن همان رنج و ناراحتى است.

آرى انسان از آغاز زندگى حتى از آن لحظه ‏اى که نطفه او در قرارگاه رحم واقع می ‏شود، مراحل زیادى از مشکلات و درد و رنجها را طى می کند تا متولد شود، و بعد از تولد در دوران طفولیت، و سپس جوانى، و از همه مشکلتر دوران پیرى، مواجه به انواع مشقتها و رنجها است، و این است طبیعت زندگى دنیا، و انتظار غیر آن داشتن اشتباه است اشتباه، و به گفته شاعر عرب:

طُبعت على کدر و انت تُریدها             صَفوا عن الاکدار و الاقذار؟

و مکلف الایام ضد طباعها             متطلب فى الماء جدوة نار!

" طبیعت جهان بر کدورت است و تو مى‏خواهى از هر گونه کدورت و ناپاکى پاک باشد"؟

" هر کس دوران جهان را بر ضد طبیعتش بطلبد همچون کسى است که در میان امواج آب شعله آتش جستجو می کند"! نگاهى به زندگى انبیاء و اولیاء اللَّه نیز نشان می دهد که زندگى این گلهاى سرسبد آفرینش نیز با انواع ناملائمات و درد و رنجها قرین بود، هنگامى که دنیا براى آنها چنین باشد، وضع براى دیگران روشن است(تفسیر نمونه، ج‏27، ص: 10)

معجم مقائیس اللغة؛ ج‌5، ص153(ابن فارس:395)

الکاف و الباء و الدال أصلٌ صحیح یدلُّ على شِدّة فی شی‌ء و قُوّة. من ذلک الکَبَد، و هی المشَقّة. یقال: لَقِیَ فلانٌ من هذا الأمر کَبَداً، أی مشَقة.

تاج العروس من جواهر القاموس؛ ج‌5، ص216(واسطی:1205)

و الکَبَدُ: الشِّدَّةُ و المَشَقَّةُ، و هو مَجازٌ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۶ ، ۰۱:۰۴
مسلم حیدری

کمک گرفتن از صبر در قرآن؛ روزه

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۴۵ ق.ظ

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌4، ص63(کلینی:329)

- عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ سُلَیْمَانَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ استَعِینُوا بِالصَّبْرِ قَالَ الصَّبْرُ الصِّیَامُ وَ قَالَ إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ النَّازِلَةُ وَ الشَّدِیدَةُ فَلیَصُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- وَ استَعِینُوا بِالصَّبْرِ یَعْنِی الصِّیَامَ.

امام صادق علیه السلام: مراد از صبر در آیه «از صبر کمک بگیرید(بقره:45 و153)» روزه است. وقتی کسی دچار سختی و حادثه ای می شود روزه بگیرد، زیرا خداوند می فرماید: از صبر [ و نماز]کمک بگیرید و منظور از صبر، روزه است.

- ظاهرا حضرت یکی از مصادیق صبر را روزه عنوان کرده اند و منظور این نبوده که مراد از صبر فقط روزه است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۴۵
مسلم حیدری

آیات روزه ما مبارک رمضان

چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۰۸ ب.ظ

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (183) أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعلَمُونَ (184) شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (بقره:185)

اى کسانی که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شد همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شده، شاید پرهیزکار شوید.

چند روز معدودى را [باید روزه بدارید] و کسانى که از شما بیمار یا مسافر باشند روزهاى دیگرى را [بجاى آن روزه بگیرند] و بر کسانى که قدرت انجام آن را ندارند[همچون بیماران مزمن و پیر مردان و پیر زنان] لازم است فدیه(کفاره) بدهند، مسکینى را اطعام کنند، و کسى که کار خیر را پذیرا شود براى او بهتر است، و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانید.

[آن چند روز معدود] ماه رمضان است که قرآن براى راهنمایى مردم و نشانه‏ هاى هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده، پس آن کس که در ماه رمضان در وطن باشد روزه بدارد، و آن کس که بیمار یا در سفر باشد روزهاى دیگرى را بجاى آن روزه بگیرد، خداوند راحتى شما را مى‏خواهد نه زحمت، هدف این است که این روزها را تکمیل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید و شاید شکرگزارى کنید.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: لذة ما فى النداء أزال تعب العبادة و العَناء:

لذت خطاب" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" آن چنان است که سختى و مشقت این عبادت را از بین برده است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۰۸
مسلم حیدری

فرق رسول و نبیّ و امام(1)

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۰ ق.ظ

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌1، ص176(کلینی: 329)

- عِدَّةٌ مِنْ أَصحَابِنَا عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصرٍ عَنْ ثَعلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعفَرٍ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا مَا الرَّسُولُ وَ مَا النَّبِیُّ قَالَ النَّبِیُّ الَّذِی یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَسمَعُ الصَّوتَ وَ لَا یُعَایِنُ المَلَکَ وَ الرَّسُولُ الَّذِی یَسمَعُ الصَّوتَ وَ یَرَى فِی المَنَامِ وَ یُعَایِنُ المَلَکَ قُلْتُ الْإِمَامُ مَا مَنْزِلَتُهُ قَالَ یَسمَعُ الصَّوتَ وَ لَا یَرَى وَ لَا یُعَایِنُ المَلَکَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ وَ ما أَرسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ وَ لَا مُحَدَّثٍ(الحدیث صحیح).

زراره: از امام محمد باقر علیه السلام در مورد این فقره "«و کان رسولا نبیّا»(مریم:54)" پرسیدم که رسول و نبی چیست؟ حضرت فرمودند: نبیّ کسی است که در خواب [فرشته را] می بیند و صدا را می شنود ولی [در بیداری] فرشته را نمی بیند و رسول کسی است که صدا را می شنود و در خواب و بیداری فرشته را می بیند. گفتم: منزلت امام چیست؟ فرمودند: صدا را می شنود و در خواب و بیداری فرشته را نمی بیند سپس این آیه را تلاوت کرد "ما قبل از تو هیچ رسول و نبی[ و مُحدَّثی] نفرستادیم(حج:52)".

پی نوشت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۱۰
مسلم حیدری

محمد؛ فرستاده خداوند

سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۳ ب.ظ

 مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ...(فتح: 29)

محمد رسول خدا است...

در مورد فرق نبی و رسول و مُحَدَّث(امام) می توان به روایات بَابُ الْفرْقِ بَینَ الرَّسُولِ وَ النَّبِیِّ وَ الْمُحَدَّثِ(الکافی-ط.الإسلامیة، ج‌1، ص: 176) و توضیحات علامه مجلسی در مرآة العقول جلد2، ص278 مراجعه کرد که در نوشتارهای بعدی مطالبی در مورد آن تقدیم می شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۳
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ اتمام حجت(8)

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ ق.ظ

إِنَّا أَوحَیْنا إِلَیکَ کَما أَوحَیْنا إِلى‏ نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوحَیْنا إِلى‏ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِیسى‏ وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً (163) وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیکَ وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَکْلِیماً (164) رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (نساء: 165)

ما به تو وحى کردیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (بنى اسرائیل) و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحى کردیم و به داود زبور دادیم/ و پیامبرانى که سرگذشت آنها را قبلا براى تو بیان کرده‏ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده‏ایم و خداوند با موسى سخن گفت/ پیامبرانى که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا براى مردم بعد از این پیامبران بر خدا حجتى باقى نماند [و بر همه اتمام حجت شود] و خداوند توانا و حکیم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۸
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ وحدت و حل اختلافات(7)

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ب.ظ

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اختَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اختَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبیِّناتُ بَغْیاً بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اختَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُستَقِیمٍ (بقره: 213)

مردم در آغاز و قبل از بعثت انبیاء همه یک امت بودند، خداوند به خاطر اختلافى که در میان آنان پدید آمد انبیایى به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده مبعوث کرد و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کرده اند حکم کنند. این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدید نیامد مگر از ناحیه کسانى که اهل آن کتاب و دین بودند و انگیزه شان در اختلاف، حسادت و طغیان بود در این هنگام بود که خدا کسانى را که ایمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوى حق هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به سوى صراط مستقیم هدایت می ‏کند.

ترجمه المیزان، ج‏2، ص168:

بیان آیه[اشاره به علت تشریع دین‏]

این آیه سبب تشریع اصل دین را بیان می ‏کند، که چرا اصلا دینى تشریع شده، و مردم مکلف به پیروى آن دین شوند؟ و در نتیجه بینشان اختلاف بیفتد، یک دسته به دین خدا مومن شوند، دسته‏ اى دیگر کافر شوند، و این معنا را اینطور بیان کرده: که انسان- این موجودى که به حسب فطرتش اجتماعى و تعاونى است- در اولین اجتماعى که تشکیل داد یک امت بود، آن گاه همان فطرتش وادارش کرد تا براى اختصاص دادن منافع به خود با یکدیگر اختلاف کنند، از اینجا احتیاج به وضع قوانین که اختلافات پدید آمده را برطرف سازد پیدا شد، و این قوانین لباس دین به خود گرفت، و مستلزم بشارت و انذار و ثواب و عقاب گردید، و براى اصلاح و تکمیلش لازم شد عباداتى در آن تشریع شود، تا مردم از آن راه تهذیب گردند، و به منظور این کار پیامبرانى مبعوث شدند، و رفته رفته آن اختلافها در دین راه یافت، بر سر معارف دین و مبدأ و معادش اختلاف کردند، و در نتیجه به وحدت دینى هم خلل وارد شد، شعبه‏ ها و حزبها پیدا شد، و به تبع اختلاف در دین اختلاف هایى دیگر نیز در گرفت، و این اختلاف ها بعد از تشریع دین به جز دشمنى از خود مردم دین‏دار هیچ علت دیگرى نداشت، چون دین براى حل اختلاف آمده بود، ولى یک عده از در ظلم و طغیان خود دین را هم با اینکه اصول و معارفش روشن بود و حجت را بر آنان تمام کرده بود مایه اختلاف کردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۰۴
مسلم حیدری