قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

۸۴ مطلب با موضوع «تفسیری» ثبت شده است

فلسفه بعثت؛ بشارت و انذار و دعوت به خدا (6)

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ب.ظ

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرسَلناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (45) وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً (46) وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیراً (47) وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً (احزاب: 48)

اى پیامبر! ما تو را به عنوان شاهد فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده/ و تو را دعوت کننده به سوى اللَّه به اذن او قرار دادیم، و چراغ روشنگر/ و مؤمنان را بشارت ده که براى آنها از سوى خدا فضل و پاداش بزرگى است.

ترجمه المیزان، ج‏16، ص494:

... رسول خدا (ص) در دنیا شاهد بر اعمال امت است، و آنچه امت مى‏کنند او تحمل نموده روز قیامت آن را اداء می ‏کند، و نیز(قبلا) گفتیم: که بعد از او امامان، شاهد امت هستند و آن جناب شاهد شاهدان است.

و معناى" مبشر" و" نذیر" بودن او این است که مؤمنین مطیع خدا و رسول را به ثواب خدا و بهشت بشارت، و کفار عاصى را به عذاب خدا و آتش او انذار می ‏دهد.

" وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً" دعوت آن جناب به سوى خدا همان دعوت مردم به سوى ایمان به خداى یگانه است، که لازمه آن ایمان به دین خدا است، و اگر دعوت آن جناب را مقید به اذن خدا کرد، بدان جهت است که به مساله بعثت و نبوت او اشاره کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۵۲
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ اجرای قسط و عدالت و امتحان مردم(4)

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۲۴ ب.ظ

لَقَدْ أَرسَلْنا رُسُلَنا بِالْبیِّناتِ وَ أَنزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنزَلنَا الحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعلمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ (حدید:25)

ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان [ = ابزار و معیار] نازل کردیم، تا مردم  به عدالت قیام کنند(عدالت را اجرا کنند)، و آهن را نازل کردیم که در آن قدرت بسیاری است، و منافعى براى مردم، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى می ‏کنند بی ‏آنکه او را ببینند، خداوند قوى و شکست ناپذیر است.

تفسیر نمونه، ج‏23، ص373:

1. ..."بینات" (دلائل روشن) معنى گسترده‏ اى دارد که شامل" معجزات" و" دلائل عقلى" می ‏شود که انبیا و رسولان الهى با آن مجهز بودند.

2. امیر المومنین علیه السلام: انزالُه ذلک خلقُه ایاه:" منظور از نازل کردن آهن، خلقت آن است.

3. لغت «بأس» یعنی قدرت و به جنگ نیز «بأس»  گفته می‏شود. امیر المومنین علیه السلام در تفسیر این آیه فرموده اند: یعنى السلاحَ و غیرَ ذلک: منظور اسلحه و غیر آن است.

4. آیه فوق ترسیم گویایى از چهره اسلام در زمینه تعلیم و تربیت، و گسترش عدل و داد، و اجراى قسط در جامه انسانى است. نخست از بینات و کتب آسمانى و میزان سخن می گوید، یعنى پایه را بر انقلاب فکرى و فرهنگى مى‏گذارد و اگر اینها مؤثر نیفتاد و کار به بن بست کشید، یعنى زورمندان قلدرى پیدا شدند که نه در برابر بینات سر تسلیم فرود می آورند و نه براى کتاب و میزان ارزشى قائلند، در اینجا نوبت به" حدید" که در آن" باس شدید" است می ‏رسد، و با سلاح بر مغز این گردنکشان می کوبند تا در برابر قسط و عدل تسلیم شوند، و البته از یارى مردم با ایمان در این مسیر کمک گرفته می ‏شود:

الف. پیامبر(ص): بُعثتُ بالسیف بین یدى الساعة، حتى یُعبَدَ اللَّهُ وحده لا شریک له و جُعل رزقى تحت ظل رُمحى: من در آستانه رستاخیز مبعوث با شمشیر شده‏ ام تا خدای واحد بلاشریک عبادت شود، و روزى من در سایه نیزه من است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۲۴
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ دعوت به توحید و نفی شرک(3)

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ب.ظ

وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجتَنِبُوا الطَّاغُوت...(نحل:36).

ما در هر امتى رسولى فرستادیم که خدا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید...

... دعوت به سوى" توحید" و" مبارزه با طاغوت" اساس دعوت تمام پیامبران را تشکیل مى داده و نخستین چیزى بوده است که همه بدون استثناء به آن دعوت می کردند، چرا که اگر پایه هاى توحید محکم نشود، و طاغوتها از جوامع انسانى و محیط افکار طرد نگردند، هیچ برنامه اصلاحى قابل پیاده کردن نیست(تفسیر نمونه، ج‏11، ص222).

و اینکه فرمود:" لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا" اشاره است به اینکه مساله بعثت رسول، امرى است که اختصاص به امتى ندارد، بلکه سنتى است که در تمامى مردم و همه اقوام جریان مى‏یابد، و ملاکش هم احتیاج است، و خدا به حاجت بندگان خود واقف است...( ترجمه المیزان، ج‏12، ص354).

مضاف برآنچه  گفته شد آیات بسیار دیگری وجود دارد:

به عنوان مثال، خداوند  وعده حکومت جهانى را مستضعفان می دهد و به دنبال آن استقرار توحید و عبودیت و نفی شرک را بیان می فرماید:(یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً...(نور:55): ... و آن چنان مى شود که تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک من قرارنخواهند داد.

و آیات دیگر:

لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (اعراف: 59) به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم، وى گفت: اى قوم! خداى یگانه را که جز او خدایى براى شما نیست بپرستید که من از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم.

و نیز چندین بار در ادامه این آیه و نیز در سوره های دیگر که نشان می دهد اولین و اصلی ترین پیام دعوت و هدف فرستادگان الهی بعد از بعثت، دعوت به خدا و توحید و عبودیت و نفی شرک و بت پرستی بوده است و ایشان در راستای استقرار توحید و کلمه لا اله الا الله و نفی شرک و مبارزه با طاغوت ها و گردنکشان تلاش می کرده اند و این هدف از بعثت که لطفی از ناحیه خداوند است در راستای فلسفه خلقت یعنی عبودیت(... الا لیعبدون) و مشمول رحمت الهی قرارگرفتن(الا من رحم ربُّک و لذلک خلقهم) است که بعدا در مورد توحید و نیز حکومت و طاغوت مطالبی تقدیم خواهد شد ان شاء الله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۳۴
مسلم حیدری

بعثت پیامبر؛ منت و لطف خداوند بر مومنین

جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۴۴ ق.ظ

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (آل عمران: 164)

خداوند بر مؤمنان منت گذارد (لطف کرد؛ نعمت بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آنها پیامبرى از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد اگر چه پیش از آن در گمراهى آشکار بودند.

... هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (2) وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ (3) ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الفَضْلِ العَظِیمِ (جمعه: 4)

... او کسى است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند، و آنها را پاکیزه کند، و کتاب و حکمت بیاموزد، هر چند پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند/ و رسول بر گروه دیگرى که هنوز به آنها ملحق نشده ‏اند، و او عزیز و حکیم است/ این فضل خدا است که به هر کس بخواهد [و شایسته بداند] مى ‏بخشد و خداوند صاحب فضل عظیم است.

پی نوشت:

1. در آیات فوق اهداف بعثت نبی اکرم(ص) بیان شده است(توحید و تزکیه و تعلیم) و منظور از ضلال مُبین اشاره به فرهنگ عصر جاهلیت است که باید آن را در کتب تاریخ مطالعه کرد.

2. اُمّی یعنی کسی که نه می تواند بخواند و نه بنویسد و این از باب غلبه این خصوصیت در آن دوران بوده است.

3. منت یعنی خوبی کردن، لطف کردن، إنعام(نعمت دادن) و إعطاء، نعمت با ارزش و بزرگ. صدقاتتان را با مَنّ و اذیت باطل نکنید(قرآن)؛ یعنی با گفتن اینکه: من به شما نعمت دادم، من به شما چیزی دادم.

واژه شناسی منت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۲:۴۴
مسلم حیدری

1.«وَ إِذَا المَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»(تکویر:8 و9)

و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود، که به کدامین گناه کشته شدند؟!

2. وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ (زخرف: 17)

هر گاه یکى از آنها را به همان چیزى که براى خداوند رحمن شبیه قرار داده (به تولد دختر) بشارت دهند صورتش از فرط ناراحتى سیاه مى ‏شود، و مملو از خشم مى شود ولی آن را ابراز نمی کرد!

 3. وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ یَتَوارى‏ مِنَ القَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلى‏ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُون»(نحل: 58 و 59).

هر گاه به یکى از آنها بشارت دهند دخترى نصیب تو شده صورتش [از فرط ناراحتى] سیاه مى‏شود، و مملو از خشم مى شود ولی آن را ظاهر نمی کند! / از قوم و قبیله خود بخاطر بشارت بدى که به او داده شده متوارى مى‏شود [و نمی ‏داند] آیا او را با ذلت و خواری نگه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ چه بد حکمى می کنند؟

تفسیر نمونه، ج‏26، ص177:

" موءودة" از ماده" وأد" (بر وزن وعد) به معنى دخترى است که زنده در زیر خاک دفن شده است. در بعضى از روایات در تفسیر این آیه توسعه داده شده، تا آنجا که امام باقر علیه السلام هنگامى که از تفسیر این آیه سؤال شد فرمودند: مَن قُتل فى مودتنا:" منظور کسانى است که در طریق محبت و دوستى ما کشته مى ‏شوند"....

زنده به گور کردن دختران:

یکى از دردناکترین و وحشیانه ‏ترین پدیده‏هاى عصر جاهلیت عرب پدیده" وأد" است که در قرآن مجید مکرر به آن اشاره شده است. گرچه بعضى معتقدند که این جنایت در همه قبائل عرب عمومیت نداشته، و تنها در قبیله" کنده" (یا بعضى از قبائل دیگر) بوده است، ولى مسلما مساله نادرى نیز محسوب نمى ‏شده، و گرنه قرآن با این تاکید و به طور مکرر، روى آن صحبت نمى کرد.

مفسران گفته ‏اند: در جاهلیت عرب، هنگامى که وقت وضع حمل زن فرا می ‏رسید، حفره‏اى در زمین حفر مى کرد و بالاى آن مى نشست، اگر نوزاد دختر بود، آن را در میان حفره پرتاب مى ‏کرد، و اگر پسر بود، آن را نگاه مى ‏داشت...

عامل پیدایش این جنایت، امور مختلفى بوده است از جمله:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۵:۴۱
مسلم حیدری

پیامبر اکرم؛ رحمةً للعالمین

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۱۵ ب.ظ

وَ ما أَرسَلناکَ إِلاَّ رَحمَةً لِلعالَمِینَ (انبیاء: 107)

ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم.

علامه طباطبایی: وَ ما أَرسَلناکَ إِلَّا رَحمَةً لِلعالَمِینَ" یعنى تو رحمتى هستى که به سوى همه جماعتهاى بشرى فرستاده شده‏اى. دلیل بر اینکه گفتیم همه جماعتها، جمع با الف و لام است، علاوه بر اینکه مقتضاى رسالت هم همین است. و اما اینکه چطور رحمت براى همه اهل دنیا است؟ جهتش این است که دینى آورده که در اخذ به آن سعادت اهل دنیا در دنیا و آخرتشان تامین است. آرى آن جناب (ص) رحمت براى اهل دنیا است از جهت آثار حسنه‏اى که از قیام او به دعوت حقه‏اش در مجتمعات بشرى به راه افتاد که اگر وضع زندگى بشر آن روز را قبل از اینکه آن جناب مبعوث شود در نظر بگیریم و با وضعى که پس از قیام او به خود گرفت مقایسه کنیم کاملا روشن مى‏گردد(المیزان؛ ذیل این آیه).

این درست به آن مى‏ ماند که بیمارستان مجهزى براى درمان همه دردها با پزشکان ماهر و انواع داروها تاسیس کنند، و درهاى آن را به روى همه مردم بدون تفاوت بگشایند، آیا این وسیله رحمت براى همه افراد آن اجتماع نیست؟ حال اگر بعضى از بیماران لجوج خودشان از قبول این فیض عام امتناع کنند تاثیرى در عمومى بودن آن نخواهد داشت(تفسیر نمونه).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۵
مسلم حیدری

حکمت و خیر کثیر؛ اطاعت خدا و شناخت امام

سه شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ ج‌2، ص: 321

عَلِیُّ بْنُ إِبرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ یُؤتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً فَقَالَ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ(الحدیث صحیح).

امام صادق علیه السلام: حکمت در این آیه "و به هر کس حکمت داده شود در واقع به او خیر کثیر داده شده است(بقره:269)" اطاعت خداوند و معرفت[ = شناخت] امام است.

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ ج‌1، ص: 51؛ علامه مجلسی

قوله تعالى" وَ مَنْ یُؤتَ الْحِکمَةَ فقد أُوتی خیرا کثیرا"

علامه مجلسی: لفظ حکمت یعنی محکم کاری. از امام صادق روایت شده است که مقصود از حکمت، اطاعت خدا و شناخت امام است و در روایتی دیگر اینگونه آمده است: مراد، شناخت امام و پرهیز از گناهان کبیره ای است که خداوند متعال وعده آتش نسبت به آنها داده است و در روایتی دیگر اینطور آمده است: منظور، معرفت و تفقه در دین است و هر کس فقیه بشود همو حکیم است و از پیامبر نقل شده است که : راس حکمت، ترس از خداست که در این حدیث مقصود، فهم و عقل است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۳۶
مسلم حیدری

قلب و حکمت در قرآن؛ عقل

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۲۲ ب.ظ

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‌1، ص54؛ علامه مجلسی:1110)

.... یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ فِی کِتَابِهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ یَعْنِی عَقْلٌ وَ قَالَ وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقمانَ الْحِکمَةَ قَالَ الفَهمَ وَ العَقلَ.

ای هشام! خداوند تعالی در کتابش می فرماید: در این تذکری است برای کسی که قلب دارد(ق:37)، مقصود خداوند از قلب، عقل است و در جای دیگر می فرماید: به لقمان حکمت دادیم(لقمان:12) و منظور از آن فهم و عقل است.

علامه مجلسی: مراد از قلب در اینجا جسم صنوبری ای که در درون انسان است، نیست بلکه مراد قوه ادراک خیر و شر و تمییز بین آن دو است که عقل نامیده می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۲۲
مسلم حیدری

تمام گناهان مقتول بر گردن قاتل

پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ق.ظ

وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابنَیْ آدَمَ بِالحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (27) لَئِنْ بَسَطتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیکَ لِأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ (28) إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَ إِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِکَ جَزاءُ الظَّالِمِینَ (29:مائده).

داستان دو فرزند آدم(قابیل قاتل و هابیل) را به حق بر آنها بخوان، هنگامى که هر کدام عملى براى تقرب [به پروردگار] انجام دادند، اما از یکى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد [برادرى که عملش مردود شده بود به برادر دیگر] گفت: بخدا سوگند تو را خواهم کشت، [برادر دیگر] گفت: [من چه گناهى دارم؛ زیرا] خدا تنها از پرهیزکاران می ‏پذیرد! اگر تو براى کشتن من دست دراز کنى من دست به قتل تو نمی ‏گشایم، چون از پروردگار جهانیان می ترسم. من می ‏خواهم با گناه من و خودت [از این عمل] بازگردى [ بار هر دو را بدوش کشى] و از دوزخیان گردى و همین است سزاى ستمکاران!

المحاسن (للبرقی)؛ ج‌1، ص105(ابوجعفر برقی:280)

عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسلَمَ الجَبَلِیِّ عَنْ عَبْدِ الرَّحمَنِ بْنِ أَسلَمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعفَرٍ ع قَالَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً أَثبَتَ اللَّهُ عَلَى قَاتِلِهِ جَمِیعَ الذُّنُوبِ وَ بَرَأَ المَقْتُولَ مِنهَا وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَ إِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحابِ النّار.

امام محمد باقر علیه السلام: هر کس مومنی را عمدا بکشد، خداوند همه گناهان مقتول را به پای قاتل ثبت می کند  و می نویسد و مقتول را برئ الذمه می کند و این همان سخن خداوند [از زبان هابیل] است که " من می خواهم در اثر این عملت، با گناه من و گناه خودت [به دادگاه عدل الهی] برگردی و از اصحاب آتش شوی. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۰۶
مسلم حیدری

صفات متقین در قرآن

چهارشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ق.ظ

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ (15) آخِذِینَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کانُوا قَبلَ ذلِکَ مُحْسِنِینَ (16) کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهجَعُونَ (17) وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَستَغْفِرُونَ (18) وَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ المَحْرُومِ (19: ذاریات).

ترجمه: پرهیزگاران در باغهاى بهشت و در میان چشمه ‏ها قرار دارند/ و آنچه پروردگارشان به آنها مرحمت کرده می گیرند؛ زیرا آنها پیش از آن (در دنیا) از نیکوکاران بودند/ آنها کمى از شبها را می خوابیدند / و در سحرگاهان استغفار می کردند/ و در اموال آنها حقى براى سائل و محروم بود.

 تفسیر نمونه، ج‏22، ص 324

نظیر حق معلوم در سوره معارج آیه 24 و 25 نیز آمده است می ‏فرماید: وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ المَحْرُومِ.

در روایاتى که از منابع اهل بیت ع رسیده نیز تاکید شده که منظور از" حق معلوم" چیزى غیر از زکات واجب است.

و با توجه به اینکه حکم وجوب زکات در مدینه نازل شد، و آیات این سوره همگى مکى است نظر اخیر تایید می ‏شود.

در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم: لکن اللَّه عز و جل فرَضَ فى اموال الاغنیاء حقوقا غیرَ الزکاةِ، فقال عز و جل: وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ، فالحقُّ المعلومُ غیرُ الزکاةِ، و هو شى‏ء یَفرِضُه الرجلُ على نفسه فى ماله ... ان شاء فى کل یوم و ان شاء فى کل جمعة و ان شاء فى کل شهر.

... خداوند متعال در اموال ثروتمندان حقوقى غیر از زکات قرار داده، از جمله اینکه فرموده است: در اموال آنها حق معلومى براى سائل و محروم است، بنا بر این" حق معلوم" غیر از زکات است، و آن چیزى است که انسان شخصا بر خود لازم می کند که از مالش بپردازد ... براى هر روز، و یا اگر بخواهد در هر جمعه و یا در هر ماه ...".

امام صادق علیه السلام:کانوا یستغفرون اللَّه فى الوتر سبعین مرة فى السحر:

نیکوکاران بهشتى در نماز وتر به هنگام سحر هفتاد مرتبه از خدا طلب آمرزش می کردند.

هُجوع: خواب شب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۳۴
مسلم حیدری