واژه شناسی شَماتت
شَماتت مصدر است یعنی شادی دشمن [از بلایی که نازل شده]؛ شادی [از بلا و مصیبت زدگی دشمن]
شَمِتَ یَشمَتُ به: از مصیبت و بلای فرودآمده بر او خوشحال شد.
أشمتَ به العدوَّ: او را دشمن شاد کرد.
لا تُشمِت بیَ الاعداءَ: [برادر!]مرا دشمن شاد نکن[بی: بواسطه من](اعرف، 150)
دعای ماثور: أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ". از دشمن شاد شدن [به واسطه عملم] به تو پناه میبرم.
تشمیت و تسمیت العاطس: دعا در حق عطسه کننده؛ یرحمُک الله گفتن به او.
معجم مقائیس اللغة؛ ج3، ص210(ابن فارس):
فالأصل فرَحُ عدوٍّ ببلیّةٍ تُصیبُ مَن یعادیه. یقال شَمِتَ به یَشمَت شَماتةً، و أشمَتَه اللّه عزّ و جلّ بعدوِّه.....
تشمیت العاطسِ دعاءٌ له، و کلُّ داعٍ لأحدٍ بخیر فهو مشمِّتٌ له.
المحیط فی اللغة؛ ج7، ص307(صاحب بن عباد):
الشَّمَاتَةُ: فَرَحُ العَدُوِّ بِبَلِیَّةٍ تَنْزِلُ، شَمِتَ یَشْمَتُ شَمَاتَةً
مفردات ألفاظ القرآن؛ ص463(راغب):
الشَّمَاتَةُ: الفرح ببلیّة من تُعادیه و یُعادیک، یقال: شَمِتَ به فهو شَامِتٌ، و أَشْمَتَ اللّه به العدوّ، و التَّشْمِیتُ: الدّعاء للعاطس،
لسان العرب؛ ج2، ص51(ابن منظور):
الشَّماتة: فَرَحُ العدوّ؛ و قیل: الفَرَحُ بِبلِیَّة العَدُوِّ؛ و قیل: الفَرَحُ ببلیَّة تنزل بمن تعادیه، و الفعل منهما شَمِتَ به، بالکسر، یَشمَتُ شَماتةً و شَماتاً.