تخم کردن و جوجه کردن شیطان در سینه انسان!
نهج البلاغة؛ خطبه7
اتَّخَذُوا الشَّیطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشرَاکاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الخَطَلَ فِعلَ مَنْ قَدْ شَرِکَهُ الشَّیطَانُ فِی سُلطَانِهِ وَ نَطَقَ بِالبَاطِلِ عَلَى لِسَانِهِ.
مرحوم فیض الاسلام:
حضرت امیر المومنین در مذمّت مخالفین خود میفرماید:
ایشان در کارشان به شیطان اعتماد کردند و شیطان هم آنان را [براى ضلالت و گمراهى دیگران] شریک و دام خود قرار داد، پس در سینه آنان تخم کرد و جوجه گذاشت و بتدریج و آهسته با آنها آمیزش نمود [تا فرمانبردار او شدند]. با چشمهاى ایشان مى دید و با زبا نشان سخن مى گفت(در گفتار و کردار پیرو او بودند) پس آنها را به مرکب ضلالت و گمراهى سوار و گفتار تباه را در نظر آنان زینت داد، کارهاى ایشان مانند کار کسى بود که شیطان او را در توانائى خود شریک قرار داده و به زبان او سخن باطل و نادرست مى گوید.
آیت الله مصباح: فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِم؛ این تعبیر یک تعبیر کنایی است. وقتی میخواهند بگویند: کسی در جایی ثابت مانده، بیرون نمیرود میگویند همانند پرنده است که جایی لانه کرده و تخم گذاشته است تا جوجههایش درآید، و از تعبیر «بَاضَ وَ فَرَّخ»؛ استفاده میکنند. این جمله کنایه از این است که شیطان در سینه های اینها لانه و جاخوش کرده است.
«وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِم»: وقتی بچه در دامن پدر و مادرش کم کم بزرگ میشود و جنب و جوش پیدا میکند، میگویند: «دَبَّ وَ دَرَج»، حضرت میفرماید: اینها کسانی هستند که بچههای شیطان در دامن اینها پرورش پیدا میکنند. اجمالاً شیطان دار و دستهای دارد، اما این که زاد و ولدش به چه صورت است، آیا نظامی که در تناسل و توالد جنّیها حاکم است چگونه است، و آیا همان درباره ابلیس نیز حاکم است یا نه، بحثی است که ما در این جا در صدد پرداختن به آن نیستم(سایت ایشان).
المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی؛ ج2، ص: 311
فیومی: و (الشِرْکُ) النَّصِیبُ و مِنْهُ قَوْلُهُم وَ لَوْ أعْتَقَ (شِرْکاً) لَهُ فِى عَبْدٍ أَىْ نَصِیباً و الْجَمْعُ (أَشْرَاکٌ) مِثْلُ قِسْمٍ وَ أَقْسَامٍ... (شَرَکُ) الصَّائِدِ مَعْرُوفٌ و الْجَمْعُ (أَشْرَاکٌ) مِثْلُ سَبَبٍ و أَسْبَابٍ: 1- سهم، نصیب؛ 2- دام
طریحی: الخَطَل بالتحریک: المنطق الفاسد المضطرب: گفتار فاسد(مجمع البحرین، ج5، ص364)
نظری ندارم