معناشناسی توکل
.... فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ (آل عمران:159
.... هنگامى که تصمیم قاطع و جدی گرفتی بر خدا توکل و اعتماد کن؛ زیرا خداوند متوکلین را دوست دارد.
مقدس اردبیلی: ...التوکّلُ بهذا المعنى یعنی تفویضَ الأمر إلى اللّه(زبدة البیان فی أحکام القرآن،ص: 334)؛ توکل یعنی واگذاری کار به خداوند.
آ. مکارم شیرازی: در حدیثى از پیغمبر اکرم ص نقل شده است که هنگامى که یک نفر عرب، پاى شتر خود را نبسته بود و آن را بدون محافظ رها ساخته بود و این کار را نشانه توکل بر خدا می دانست به او فرمود: إعقِلها و تَوکَّل: یعنى پایش را ببند و سپس توکل کن(تفسیر نمونه، ذیل این آیه).
ابن فارس: الواو و الکاف و اللام: أصلٌ صحیحٌ یدلُّ على اعتمادِ غیرِکَ فى أمرک و التوکُّل منه، و هو إظهار العَجْز فى الأمر و الاعتمادُ على غیرک(معجم مقائیس اللغة، ج6، ص: 136).
فخر الدین طریحی: التوکل: إظهار العجز و الإعیاء(مجمع البحرین، ج5، ص: 493).
● اصل توکل به معنای اظهار ناتوانی و عجز در کاری و واگذاری آن به دیگری است.
تعبیر معروف " و علیه التُکلان" یعنی توکل بر خدا.
وکیل به شخص موثق و مورد اعتمادی اطلاق میشود که موکل، کارها و امور خود را به او واگذار میکند.