قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

فلسفه بعثت؛ وحدت و حل اختلافات(7)

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ب.ظ

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اختَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اختَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبیِّناتُ بَغْیاً بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اختَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُستَقِیمٍ (بقره: 213)

مردم در آغاز و قبل از بعثت انبیاء همه یک امت بودند، خداوند به خاطر اختلافى که در میان آنان پدید آمد انبیایى به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده مبعوث کرد و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کرده اند حکم کنند. این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدید نیامد مگر از ناحیه کسانى که اهل آن کتاب و دین بودند و انگیزه شان در اختلاف، حسادت و طغیان بود در این هنگام بود که خدا کسانى را که ایمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوى حق هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به سوى صراط مستقیم هدایت می ‏کند.

ترجمه المیزان، ج‏2، ص168:

بیان آیه[اشاره به علت تشریع دین‏]

این آیه سبب تشریع اصل دین را بیان می ‏کند، که چرا اصلا دینى تشریع شده، و مردم مکلف به پیروى آن دین شوند؟ و در نتیجه بینشان اختلاف بیفتد، یک دسته به دین خدا مومن شوند، دسته‏ اى دیگر کافر شوند، و این معنا را اینطور بیان کرده: که انسان- این موجودى که به حسب فطرتش اجتماعى و تعاونى است- در اولین اجتماعى که تشکیل داد یک امت بود، آن گاه همان فطرتش وادارش کرد تا براى اختصاص دادن منافع به خود با یکدیگر اختلاف کنند، از اینجا احتیاج به وضع قوانین که اختلافات پدید آمده را برطرف سازد پیدا شد، و این قوانین لباس دین به خود گرفت، و مستلزم بشارت و انذار و ثواب و عقاب گردید، و براى اصلاح و تکمیلش لازم شد عباداتى در آن تشریع شود، تا مردم از آن راه تهذیب گردند، و به منظور این کار پیامبرانى مبعوث شدند، و رفته رفته آن اختلافها در دین راه یافت، بر سر معارف دین و مبدأ و معادش اختلاف کردند، و در نتیجه به وحدت دینى هم خلل وارد شد، شعبه‏ ها و حزبها پیدا شد، و به تبع اختلاف در دین اختلاف هایى دیگر نیز در گرفت، و این اختلاف ها بعد از تشریع دین به جز دشمنى از خود مردم دین‏دار هیچ علت دیگرى نداشت، چون دین براى حل اختلاف آمده بود، ولى یک عده از در ظلم و طغیان خود دین را هم با اینکه اصول و معارفش روشن بود و حجت را بر آنان تمام کرده بود مایه اختلاف کردند.

پس در نتیجه اختلاف ها دو قسم شد، یکى اختلاف در دین که منشاش ستمگرى و طغیان بود، یکى دیگر اختلافى که منشاش فطرت و غریزه بشرى بود، و اختلاف دومى که همان اختلاف در امر دنیا باشد باعث تشریع دین شد، و خدا به وسیله دین خود، عده ‏اى را به سوى حق هدایت کرد، و حق را که در آن اختلاف مى‏کردند روشن ساخت، و خدا هر کس را بخواهد به سوى صراط مستقیم هدایت مى‏کند.

پس دین الهى تنها و تنها وسیله سعادت براى نوع بشر است، و یگانه عاملى است که حیات بشر را اصلاح می کند، چون فطرت را با فطرت اصلاح مى کند، و قواى مختلف فطرت را در هنگام کوران و طغیان تعدیل نموده، براى انسان رشته سعادت زندگى در دنیا و آخرتش را منظم و راه مادیت و معنویتش را هموار مى نماید، این بود یک تاریخ اجمالى از حیات اجتماعى و دینى نوع انسان، اجمالى که از آیه شریفه مورد بحث استفاده مى ‏شود، و اگر آن را به تفصیل بیان نکرد، در حقیقت به تفصیلى که در سایر آیات آمده اکتفاء نموده است.

تفسیر نمونه، ج‏2، ص95:

مراحل زندگی انسان از آغاز خلقت: امت واحد> شکل گیری اجتماع پیچیده تر> پیدایش اختلاف در امور دنیا> نیاز به قانون> بعثت انبیاء> آوردن دین> اختلاف در دین> ...

نخست می فرماید:" انسانها (در آغاز) همه امت واحدى بودند و در آن روز تضادى در میان آنها وجود نداشت، زندگى بشر و اجتماع او ساده بود، فطرتها دست نخورده، و انگیزه‏ هاى هوى و هوس و اختلاف و کشمکش در میان آنها ناچیز بود، خدا را طبق فرمان فطرت مى ‏پرستیدند و وظایف ساده خود را در پیشگاه او انجام مى ‏دادند (این مرحله اول زندگانى انسانها بود)، که احتمالا فاصله میان زمان آدم و نوح را پر می ‏کرد.

سپس زندگى انسانها شکل اجتماعى به خود گرفت و می ‏باید هم چنین شود زیرا انسان براى تکامل آفریده شده و تکامل او تنها در دل اجتماع تامین مى گردد (و این مرحله دوم زندگى انسانها بود)

ولى به هنگام ظهور اجتماع، اختلافها و تضادها به وجود آمد چه از نظر ایمان و عقیده و چه از نظر عمل و تعیین حق و حقوق هر کس و هر گروه در اجتماع و در اینجا بشر تشنه قوانین و تعلیمات انبیاء و هدایتهاى آنها می ‏گردد تا به اختلافات او در جنبه‏ هاى مختلف پایان دهد (این مرحله سوم بود)

در اینجا خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند(فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ) (و این مرحله چهارم بود)

در این هنگام انسانها با هشدارهاى انبیاء و توجه به مبدأ و معاد و جهان دیگر که در آنجا پاداش و کیفر اعمال خویش را در مى ‏یابند براى گرفتن احکام الهى و قوانین صحیح که بتواند به اختلافات پایان دهد و سلامت جامعه و سلامت انسانها را تامین کند آمادگى پیدا کردند. و لذا می ‏فرماید:" خداوند با آنها کتاب آسمانى به حق نازل کرد تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکومت کند و به این ترتیب ایمان به انبیاء و تمسک به تعلیمات آنها و کتب آسمانى، آبى بر آتش اختلافات فرو ریخت و آن را خاموش ساخت (و این مرحله پنجم بود)

این وضع مدتى ادامه یافت ولى کم کم وسوسه‏ هاى شیطانى و امواج خروشان هواى نفس کار خود را در میان گروهى کرد و با تفسیرهاى نادرست تعلیمات انبیاء و کتب آسمانى و تطبیق آنها بر خواسته ‏هاى دلشان، پرچم اختلاف را بار دیگر برافراشتند ولى این اختلاف با اختلافات پیشین فرق داشت سرچشمه اختلافات پیشین جهل و بى خبرى بود که با بعثت انبیاء و نزول کتب آسمانى بر طرف گردید در حالى که سرچشمه اختلافات بعد همان ستمگرى و لجاجت و انحراف آگاهانه از راه حق و در یک کلمه" بغى" بود و لذا در ادامه این آیه مى ‏فرماید:

" در آن اختلاف نکردند مگر کسانى که کتاب آسمانى را دریافت داشته بودند و بینات و نشانه ‏هاى روشن به آنها رسیده بود آرى آنها به خاطر انحراف از حق و ستمگرى در آن اختلاف کردند" (وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ)

(و این مرحله ششم بود)

در اینجا مردم به دو گروه تقسیم شدند مؤمنان راستین که در برابر حق تسلیم بودند آنها براى پایان دادن به اختلافات جدید به کتب آسمانى و تعلیمات انبیاء بازگشتند و به حق رسیدند و لذا مى‏فرماید:" خداوند، مؤمنان از آنها را به حقیقت آنچه در آن اختلاف داشتند به فرمان خود هدایت فرمود" (در حالى که افراد بى ایمان و ستمگر و خودخواه هم چنان در گمراهى و اختلاف باقى ماندند) (فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ).و این مرحله هفتم بود)...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۵
مسلم حیدری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی