قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

۸۴ مطلب با موضوع «تفسیری» ثبت شده است

دوران فترت؛ فاصله بین حضرت عیسی و پیامبر اکرم

سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۱۶ ب.ظ

یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیرٍ فَقَدْ جاءَکُمْ بَشِیرٌ وَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (مائده:19)

اى اهل کتاب(یهود و نصارای)! رسول ما به سوى شما آمده است در حالى که بعد از فَترت میان پیامبران، [حقایق را] براى شما تبیین که مبادا [روز قیامت] بگویید نه بشارت دهنده‏اى به سوى ما آمد، و نه بیم دهنده‏اى، [هم اکنون پیامبر] بشارت دهنده و بیم دهنده به سوى شما آمد و خداوند بر همه چیز توانا است.

تفسیر نمونه، ج‏4، ص332:

" فترت" در اصل بمعنى سکون و آرامش است و به فاصله میان دو جنبش و حرکت یا دو کوشش و نهضت و انقلاب نیز گفته میشودو از آنجا که در فاصله میان موسى و مسیح، پیامبران و رسولانى وجود داشتند، اما در میان حضرت مسیح و پیغمبر اسلام ص به این شکل نبود، قرآن این دوران را دوران" فترت رُسُل" نامیده است...»

ولى طبق آنچه در قرآن به آن اشاره شده (در سوره یس آیه 14) و طبق آنچه مفسران اسلامى گفته‏اند حداقل در میان این دو پیامبر، سه نفر از رسولان آمده‏اند و بعضى عدد آنها را چهار نفر میدانند، اما در هر حال میان وفات آن رسولان و پیامبر اسلام(ص) فاصله‏اى وجود داشت و بهمین دلیل در قرآن از آن به عنوان دوران" فترت" یاد شده است.

سؤال: در اینجا ممکن است گفته شود، طبق عقیده ما، جامعه انسانیت لحظه‏اى از نماینده خدا و فرستادگان او خالى نخواهد شد چگونه ممکن است چنین فترتى وجود داشته باشد؟

پاسخ: باید توجه داشت که قرآن میگوید على فترة الرسل یعنى رسولانى در این دوران  نبودند اما هیچ مانعى ندارد که اوصیاى آنها وجود داشته باشند... .

المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏18، ص106:

و قیل: الآیة مما خُوطب به النبی ص لیلةَ المعراج أن یسأل أرواح الأنبیاء ع و قد اجتمع بهم أن یسألهم هل جاءوا بدین وراء دین التوحید و قد وردت به غیر واحدة من الروایات عن أئمة أهل البیت ص و سیوافیک فی البحث الروائی الآتی إن شاء الله.

پی نوشت: فَترت به معنای سکون بعد از حِدّت(شدت) و انقطاع و ضعف است و از این جهت به آب جوش ولرم شده می گویند: ماء فاتر. مشتقات این کلمه در قرآن به کار رفته است(لا یُفتَّرُ عنهم العذابُ(زخرف:75) لا یَفتُرون[انبیاء:20]).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۲۲:۱۶
مسلم حیدری

حضرت عیسی؛ روح الله

سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۲۲ ب.ظ

الکافی.ط - الإسلامیة؛ ج‌1، ص 133(کلینی:329)

 1. عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنِ الْأَحْوَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنِ الرُّوحِ الَّتِی فِی آدَمَ ع قَوْلِهِ فإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی قالَ هَذِهِ رُوحٌ مَخْلُوقَةٌ وَ الرُّوحُ الَّتِی فِی عِیسَى مَخْلُوقَةٌ.

از امام صادق علیه السلام در مورد روحی که در آدم دمیده شد سوال شد، حضرت فرمودند: این روحی است که خلق شده است و نیز روحی که در عیسی است مخلوق خدا است.

2. عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- و رُوحٌ مِنْهُ قالَ هِیَ رُوحُ اللَّهِ مَخْلُوقَةٌ خَلَقَهَا اللَّهُ فِی آدَمَ وَ عِیسَى.

روای: از امام صادق علیه السلام در مورد این سخن خداوند در باره حضرت عیسی(و روحٌ منه) سوال کردم که حضرت فرمودند: آن روح خدا است که خلق شده است؛ خدا آن را در آدم و عیسی خلق کرد.

دمیده شدن روح خدا در حضرت آدم و عیسی:

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌1، ص133:

1. عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَحْرٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَمَّا یَرْوُونَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ فَقَالَ هِیَ صُورَةٌ مُحْدَثَةٌ مَخْلُوقَةٌ وَ اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَى سَائِرِ الصُّوَرِ الْمُخْتَلِفَةِ فَأَضَافَهَا إِلَى نَفْسِهِ کَمَا أَضَافَ الْکَعْبَةَ إِلَى نَفْسِهِ وَ الرُّوحَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ بَیْتِیَ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی.

محمد بن مسلم از امام محمد باقر علیه السلام در مورد این نقل که "خدا، آدم را به صورت خودش آفرید" سوال کرد. حضرت فرمودند: آن(صورت آدم)، یک صورت مخلوق و مُحدَث است و خدا او را برگزید و بر سایر صورتها برتری داد و آن را به خود نسبت داد، همانطور که کعبه و روح را به خودش نسبت داد و فرمود: بیتی(حج:26) و نفخت فیه من روحی(حجر:29).

2. محَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ الطَّائِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی کَیْفَ هَذَا النَّفْخُ فَقَالَ إِنَّ الرُّوحَ مُتَحَرِّکٌ کَالرِّیحِ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ رُوحاً لِأَنَّهُ اشْتَقَّ اسْمَهُ مِنَ الرِّیحِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ عَنْ لَفْظَةِ الرِّیحِ لِأَنَّ الْأَرْوَاحَ مُجَانِسَةٌ لِلرِّیحِ وَ إِنَّمَا أَضَافَهُ إِلَى نَفْسِهِ لِأَنَّهُ اصْطَفَاهُ عَلَى سَائِرِ الْأَرْوَاحِ کَمَا قَالَ لِبَیْتٍ مِنَ الْبُیُوتِ بَیْتِی وَ لِرَسُولٍ مِنَ الرُّسُلِ خَلِیلِی وَ أَشْبَاهِ ذَلِکَ وَ کُلُّ ذَلِکَ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مُحْدَثٌ مَرْبُوبٌ مُدَبَّرٌ.

محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام در مورد این سخن خداوند "از روحم در او(آدم) دمیدم" می پرسد که این نفخ[= دمیدن] چگونه است؟ حضرت فرمودند: روح مانند باد متحرک است و از این جهت روح نامیده شده است که از ریح[= باد ] مشتق شده است. صرفا از این جهت آن را از لفظ ریح خارج کرده است که ارواح با ریح مجانست دارند و تنها بدین جهت به خودش اضافه اش کرده که او را بر سایر ارواح برگزیده است، همانطور که در مورد خانه ای از خانه ها فرمودند: "خانه من" و در مورد رسولی از رسولان فرمودند "خلیل من" و موارد شبیه آن و همه اینها مخلوق و مصنوع و ساخت و تحت تربیت و تدبیر خدا است.

پی نوشت:

گفتگوی طبیب نصرانی هارون الرشید با علی بن حسین واقدی در ذیل آیه 171 سوره نساء و استناد به آیه 13 سوره جاثیه در نفی جزئیت عیسی نسبت به خدا با استناد به تعبیر(مِن) قبلا گذشت(تفسیر نمونه، ج4، ص224).

https://telegram.me/mtabyeen

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۲۲
مسلم حیدری

مَثل عیسی در نزد خدا؛ مثل آدم

سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۱۶ ب.ظ

إنَّ مَثَلَ عِیسَى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آَدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (آل عمران: 59)/ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُنْ مِنَ الْمُمْتَرِینَ (آل عمران: 60)

مَثَل عیسی در نزد خدا مانند مثل آدم است که او را از خاک آفرید، سپس به او گفت موجود باش، پس شد[بنا بر این، ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیت او نیست]/ اینها حقیقتى است از جانب پروردگار تو، بنا بر این، از تردید کنندگان مباش!

پی نوشت:

1. لفظ آدم بر وزن أفعل از أدیم به معنای روی زمین است، چرا که از خاک آفریده شده است.

2. در معنای لفظ عبرانی عیسی گفته شده همان یشوع یا یسوع به معنای نجات دهنده است و برخی گفته اند در واقع یعیش است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۱۶
مسلم حیدری

کلمة الله بودن حضرت عیسی

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۲۸ ب.ظ

إذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ (45) وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِینَ (آل عمران:46)

[به یاد آورید] هنگامى را که فرشتگان گفتند:" اى مریم! خداوند تو را به کلمه‏ اى از طرف خودش بشارت مى‏دهد که نامش" مسیح، عیسى پسر مریم" است، در حالى که در دنیا و آخرت، وجیه و صاحب شخصیت خواهد بود، و از مقربان است/ و با مردم، در گهواره و در حالت کهولت [و میان سالی] سخن خواهد گفت و از شایستگان است."

تفسیر نمونه، ج‏2، ص548:

.... در این آیه و دو آیه دیگر از" مسیح" به عنوان" کلمه" یاد شده است. این تعبیر در کتب عهد جدید نیز دیده مى‏شود.

در باره اینکه چرا به عیسى" کلمه" گفته شده در میان مفسران سخن بسیار است اما بیشتر به نظر می ‏رسد که علت آن همان تولد فوق العاده مسیح است که مشمول" إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ"(یاسین:82) است و یا به خاطر این است که قبل از تولد، خداوند بشارت او را در کلامى به مادرش داده بود و نیز ممکن است علت این تعبیر این باشد که" کلمه" در اصطلاح قرآن به معنى مخلوق به کار مى‏رود مانند: " قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً"(کهف:109):بگو: اگر دریاها به صورت مُرکب براى نوشتن کلمات پروردگار من شوند آنها تمام می ‏شوند پیش از آنکه کلمات پروردگار من تمام گردد هر چند همانند دریاها را بر آن بیفزاییم؛ در این آیه منظور از (کلمات خدا) همان مخلوقات او است از آنجا که مسیح علیه السلام یکى از مخلوقات بزرگ خدا بوده است اطلاق کلمه بر او شده که در ضمن پاسخى به مدعیان الوهیت عیسى نیز بوده باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۲۸
مسلم حیدری

غلو در دین مسیحیت

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۵۶ ب.ظ

یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى‏ مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً (نساء: 171)

ای اهل کتاب! در دین خود غلو نکنید و درباره خدا غیر از حق نگوئید. مسیح، عیسى بن مریم، فقط فرستاده خدا و کلمه [و مخلوق] او است، که او را به مریم القا نمود و روحى از طرف او بود. بنا بر این، به خدا و پیامبران او ایمان بیاورید و نگوئید: [خدا] سه‏ تا است، دست بردارید که برای شما بهتر است، خدا تنها معبودِ یگانه است، او منزه است که فرزندى داشته باشد؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است؛ و براى تدبیر و سرپرستى آنها خداوند کافى است(نساء:171).

تفسیر نمونه، ج‏4، ص 224:

گرچه بعضى خواسته اند از این تعبیر "روحٌ منه"، سوء استفاده کنند که عیسى علیه السلام جزئى از خداوند بود و تعبیر" منه" را گواه بر این پنداشته اند، ولى میدانیم که" مِن" در این گونه موارد براى تبعیض نیست، بلکه به اصطلاح" من" نَشویه است که بیان سرچشمه و منشا پیدایش چیزى میباشد.

یک نقل تاریخی:

" هارون الرشید" طبیبى نصرانى داشت که روزى با" على بن حسین واقدى" که از دانشمندان اسلام بود مناظره کرد و گفت: در کتاب آسمانى شما آیه اى وجود دارد که مسیح علیه السلام را جزئى از خداوند معرفى کرده سپس آیه فوق را تلاوت کرد،" واقدى" بلافاصله در پاسخ او این آیه از قرآن را تلاوت نمود:

و سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ(جاثیه:13):

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است را مسخر شما کرده و همه از طرف اوست" و اضافه کرد که اگر کلمه" مِن" جزئیت را برساند باید تمام موجودات زمین و آسمان طبق این آیه جزئى از خدا باشند، طبیب نصرانى با شنیدن این سخن مسلمان شد هارون الرشید از این جریان خوشحال گشت و به واقدى جایزه قابل ملاحظه اى داد... .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۲۳:۵۶
مسلم حیدری

مسیح هم خدا است و هم پسر خدا!!!(2)

پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۵۵ ب.ظ

لقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ... (مائده17 و 72) لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ ...(مائده :74)

آنها که گفتند خدا همان مسیح بن مریم است بطور مسلم کافر شدند.../ آنها که گفتند الله سومین سه [خدا]است، بطور مسلم کافر شدند با اینکه معبودى جز معبود یگانه نیست... .

 تفسیر نمونه، ج‏5، ص35:

بسیارى از مفسران مانند طبرسى در مجمع البیان و شیخ طوسى در تبیان و فخر رازى و قرطبى در تفسیر خود چنین تصور کرده ‏اند که آیه قبل(72) درباره فرقه ‏اى از مسیحیان به نام یعقوبیه است که خدا را با مسیح علیه السلام متحد مى ‏دانند، ولى این آیه(73) درباره فرقه دیگرى به نام" ملکانیه" و" نسطوریه" است که قائل به خدایان سه‏ گانه ‏اند، اما همانطور که سابقا هم گفتیم این برداشت از مسیحیت با حقیقت تطبیق نمى کند؛ زیرا: اعتقاد به تثلیث در میان همه مسیحیان عمومیت دارد، همانطور که اعتقاد به توحید و یگانگى خدا در میان ما مسلمانان قطعى و مسلم است، منتها آنها در عین اینکه خدایان را حقیقتا سه‏ گانه میدانند، یگانه حقیقى نیز میدانند و به اعتقاد آنها سه واحد حقیقى یک واحد حقیقى را تشکیل میدهند!

دو آیه فوق ظاهرا به دو جنبه مختلف این دو قضیه اشاره می کند: در آیه اول اشاره به وحدت خدایان سه‏ گانه، و در آیه دوم اشاره به تعدد آنها است، و قرار گرفتن این دو بیان پشت سر هم در حقیقت اشاره به یکى از دلائل روشن ابطال عقیده آنها می باشد که چگونه خداوند گاهى با مسیح [و روح القدس] حقیقتا یکى و گاهى حقیقتا سه چیز مى‏شود مگر مساوى بودن سه با یک معقول است؟

اینجا است که مسیحیان خود را با یک مطلب غیر معقول مواجه می بینند، زیرا معادله" 1 مساوى 3" را هیچ کودک دبستانى هم نمى تواند بپذیرد، به همین دلیل معمولا میگویند این مساله را نباید با مقیاس عقل پذیرفت بلکه با مقیاس تعبد و دل! باید پذیرفته شود... . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۶ ، ۱۴:۵۵
مسلم حیدری

مسیح هم خدا است و هم پسر خدا!!!(1)

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ب.ظ


لقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ ... (مائده17 و 72) لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ ...(مائده :73)

آنها که گفتند خدا همان مسیح بن مریم است بطور مسلم کافر شدند.../ آنها که گفتند الله سومین سه [خدا] است، بطور مسلم کافر شدند با اینکه معبودى جز معبود یگانه نیست... .

المیزان علامه طباطبایی، ذیل آیه72؛ ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی:

 خدایان سه گانه[1]:

1- پدر، 2- پسر، 3- روح؛ یعنى کلمه اللَّه بر هر یک از این سه چیز منطبق است، چون در ابواب مختلف انجیل‏ ها زیاد به چشم مى‏ خورد اینکه: اب، اله است، ابن، اله است و روح، اله است....

عجیب اینجا است که بسیارى از مبلغین مسیحى به این حقیقت اعتراف کرده و در باره این عقیده که جزو اولیات دین مسیح است مى‏گویند: این مطلب از مسائل لا ینحلى است که از مذاهب پیشینیان به یادگار مانده، و گرنه بحسب موازین علمى درست در نمى‏ آید.

 ما با کمال تعجب از آنها مى ‏پرسیم با این اعتراف پس چرا دست از آن بر نمى‏ دارید؟...

 چگونگى اعتقاد به تثلیث در میان عوام نصاری

 ... باید دانست که چون قول به تثلیث که جمله:" إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ" متضمن آنست مطلبى نیست که عامه مردم بتوانند صحت و بطلان آن را درک کنند، از این رو اغلب آن را تعبداً بعنوان یک عقیده مسلم مذهبى تلقى کرده‏ اند، نه اینکه معنایش را فهمیده و یا در پى تحقیق آن بر آمده باشند، اگر هم در صدد بر مى‏ آمدند، چیزى نمى‏ فهمیدند، زیرا عقل سلیم هم آن وسع و طاقت را ندارد که بتواند بطور صحیح آن را تعقل کند، و اگر هم تعقل کند امر باطلى را تعقل کرده، نظیر تعقل فرض‏ هاى محال، مثل فرض اینکه یک چیز هم انسان باشد و هم غیر انسان، و یا عددى نه واحد باشد و نه بیشتر از واحد، نه تک باشد و نه جفت، و عقل اینگونه فرض‏ها را که محال عقلی اند مى ‏تواند تصور کند، تثلیث نصارا هم اگر عقل تصور کند از این باب است، یعنى امر محالى را تصور کرده است.

خواهید گفت اگر چنین است پس میلیونها مسیحى چگونه آن را پذیرفته‏ اند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۲
مسلم حیدری

بالا بردن حضرت عیسی؛ توفّی و رفع

جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۳۰ ب.ظ

إذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسى‏ إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ(آل عمران:55)

[به یاد آورید] هنگامى را که خدا به عیسى فرمود:" من تو را می ‏گیرم و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از کسانى که کافر شدند(یهودیان) پاک می سازم، و کسانى را که از تو پیروى کردند، تا روز رستاخیز، برتر از کسانى که کافر شدند قرار میدهم، سپس بازگشت شما به سوى من است و در میان شما، در آنچه اختلاف داشتید، داورى می ‏کنم.

تفسیر نمونه، ج‏2، ص 568:

معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء این است که مسیح هرگز کشته نشد [و از توطئه‏ اى که یهود با همکارى بعضى از مسیحیان خیانتکار براى او چیده بودند رهایى یافت] و خداوند او را به آسمان برد. هر چند مسیحیان طبق انجیلهاى موجود می گویند مسیح کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهى در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد...

بعضى تصور کرده‏ اند که واژه متوفیک از ماده" وفات" به معنى" مرگ" است، به همین دلیل چنین می ‏پندارند که با عقیده معروف میان مسلمانان درباره عدم مرگ حضرت عیسى و زنده بودن او منافات دارد، در حالى که چنین نیست؛ زیرا ماده" فوت" به معنى از دست رفتن است ولى توفى (بر وزن ترقى) از ماده" وفى" به معنى تکمیل کردن چیزى است و اینکه عمل به عهد و پیمان را وفا مى‏گویند به خاطر تکمیل کردن و به انجام رسانیدن آن است، و نیز به همین دلیل اگر کسى طلب خود را به طور کامل از دیگرى بگیرد، عرب می ‏گوید: تَوفَّى دَینَه،" یعنى طلب خود را به طور کامل گرفت".

در آیات قرآن نیز توفِّى به معنى گرفتن به طور مکرر به کار رفته است مانند:

وَ هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَ یَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ:" او کسى است که روح شما را در شب می گیرد و از آنچه در روز انجام مى‏دهید آگاه است" «انعام:60».

در این آیه مساله خواب به عنوان توفى روح ذکر شده، همین معنى در آیه 42 سوره زمر و آیات دیگرى از قرآن نیز آمده است، درست است که واژه توفى گاهى به معنى مرگ آمده و متوفى به معنى مرده است، ولى حتى در اینگونه موارد نیز حقیقتا به معنى مرگ نیست، بلکه به معنى تحویل گرفتن روح است و اصولا در معنى توفى، مرگ نیفتاده، و ماده فوت از ماده وفى به کلى جدا است.

با توجه به آنچه گفته شد معنى آیه مورد بحث روشن می ‏شود که خداوند می ‏فرماید:" اى عیسى! تو را بر می ‏گیرم و به سوى خود می برم" (البته اگر توفى تنها به معنى گرفتن روح باشد، لازمه آن مرگ جسم است).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۶ ، ۱۴:۳۰
مسلم حیدری

توهم قتل حضرت عیسی

سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۰۱ ب.ظ

و قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقِیناً (157) بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (158) وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا (نساء: 159)

و گفتارشان که ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم در حالى که نه او را کشتند و نه بدار آویختند لکن امر بر آنها مشتبه شد و کسانى که در [مورد قتل] او اختلاف کردند از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروى مى‏کنند و قطعا او را نکشتند/ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد(1) و خداوند عزیز و حکیم است/ هیچ اهل کتابی نیست مگر اینکه قبل از مرگش(1) به وی ایمان می آورد و[عیسی] در روز قیامت گواه و شاهد بر [اعمال] آنها است.

پی نوشت:

1. معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء این است که حضرت مسیح، زنده است و هرگز کشته نشد[و از توطئه‏ اى که یهود با همکارى بعضى از مسیحیان خیانتکار براى او چیده بودند رهایى یافت] و خداوند او را به آسمان برد(تفسیر نمونه).

2. مرجع ضمیر در "موته" یا اهل کتاب است(مبتدای محذوف: أحدٌ من اهل الکتاب)، لذا معنای آیه این است که همه اهل کتاب(یهودیان و مسیحیان) در آستانه مرگ خود و هنگام احتضار بعد از آنکه حضرت عیسی در برابرشان ظاهر می شود به حقانیت و بنده و رسول بودن ایشان پی می برند و یقین پیدا می کنند اما سودی به حالشان ندارد یا عیسی که در این صورت معنایش این است که حضرت عیسی زنده است و هر اهل کتابی در عصر ظهور و بعد از برگشتن حضرت عیسی به میان مردم و قبل از مرگ وی به او ایمان می آورند(المیزان).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۶ ، ۲۱:۰۱
مسلم حیدری

عیسی؛ بنده و پیامبر خدا

دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۶ ب.ظ

قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا (30)وَ جَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَ أَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا (31) وَ بَرًّا بِوَالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا (32)وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدتُّ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا (33)ذَلِکَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ (34: مریم)

[حضرت عیسی] گفت من بنده خدا هستم؛ به من کتاب داده است و مرا نبیّ قرار داده است/ و در هر جا باشم مرا مبارک(1) قرار داده است و به نماز و زکات توصیه ام کرده است/ و به نیکی به مادرم[سفارشم کرده] و مرا جبّار(2)و شقی قرار نداده است/ و سلام بر من در روزی که متولد شدم و در روزی که می میرم و در روزی که زنده برانگیخته می شوم/ این است عیسی بن مریم، سخن حقی که در آن تردید می کنند.

لتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا  وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ... (مائده:82):

دشمن ترین مردم نسبت به مومنین را یهود و مشرکین می یابی و با محبت ترین مردم نسبت به مومنین را کسانی می یابی که گفتند ما نصاری[= مسیحی] هستیم... .

پی نوشت:

1. عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ یَحْیَى بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‌ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- و جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ قَالَ نَفَّاعاً (الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‌2، ص 165): امام صادق علیه السلام: منظور از مبارک [در آیه مذکور]، بسیار سودمند و نافع است.

2. و الجبار هو الذی یُحمّل الناسَ و لا یَتحمَّلُ منهم: جبار کسى را گویند که جور خود را به مردم تحمیل کند، ولى خودش جور مردم را تحمل نکند(تفسیر المیزان) و به عبارتی دیگر جبار به کسى مى‏گویند که براى خود هر گونه حقی بر مردم قائل است، ولى هیچ حقى براى کسى نسبت به خود قائل نیست(تفسیر نمونه). البته به معنای متکبر و نیز جبران کننده نیز هست.

سالروز ولادت حضرت عیسی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۶ ، ۲۱:۵۶
مسلم حیدری