قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

قرآن و عترت

حدیث، فقه، تفسیر و ....

هدف از راه اندازی این وبلاگ، نشر معارف قرآن و عترت در حد امکان و فرصت است؛ان شاء الله/ مسلم حیدری

طبقه بندی موضوعی

۳۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

فرق رسول و نبیّ و امام(1)

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۰ ق.ظ

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‌1، ص176(کلینی: 329)

- عِدَّةٌ مِنْ أَصحَابِنَا عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصرٍ عَنْ ثَعلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعفَرٍ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا مَا الرَّسُولُ وَ مَا النَّبِیُّ قَالَ النَّبِیُّ الَّذِی یَرَى فِی مَنَامِهِ وَ یَسمَعُ الصَّوتَ وَ لَا یُعَایِنُ المَلَکَ وَ الرَّسُولُ الَّذِی یَسمَعُ الصَّوتَ وَ یَرَى فِی المَنَامِ وَ یُعَایِنُ المَلَکَ قُلْتُ الْإِمَامُ مَا مَنْزِلَتُهُ قَالَ یَسمَعُ الصَّوتَ وَ لَا یَرَى وَ لَا یُعَایِنُ المَلَکَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ وَ ما أَرسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ وَ لَا مُحَدَّثٍ(الحدیث صحیح).

زراره: از امام محمد باقر علیه السلام در مورد این فقره "«و کان رسولا نبیّا»(مریم:54)" پرسیدم که رسول و نبی چیست؟ حضرت فرمودند: نبیّ کسی است که در خواب [فرشته را] می بیند و صدا را می شنود ولی [در بیداری] فرشته را نمی بیند و رسول کسی است که صدا را می شنود و در خواب و بیداری فرشته را می بیند. گفتم: منزلت امام چیست؟ فرمودند: صدا را می شنود و در خواب و بیداری فرشته را نمی بیند سپس این آیه را تلاوت کرد "ما قبل از تو هیچ رسول و نبی[ و مُحدَّثی] نفرستادیم(حج:52)".

پی نوشت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۱۰
مسلم حیدری

محمد؛ فرستاده خداوند

سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۳ ب.ظ

 مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ...(فتح: 29)

محمد رسول خدا است...

در مورد فرق نبی و رسول و مُحَدَّث(امام) می توان به روایات بَابُ الْفرْقِ بَینَ الرَّسُولِ وَ النَّبِیِّ وَ الْمُحَدَّثِ(الکافی-ط.الإسلامیة، ج‌1، ص: 176) و توضیحات علامه مجلسی در مرآة العقول جلد2، ص278 مراجعه کرد که در نوشتارهای بعدی مطالبی در مورد آن تقدیم می شود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۳
مسلم حیدری

معناشناسی مکارم اخلاق

دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۳:۴۹ ب.ظ

معانی الأخبار، ص191(شیخ صدوق: 381)

1. حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثمَانَ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الصَّادِقِ جَعفَرِ بنَ مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ یَا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَقَالَ العَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ صِلَةُ مَنْ قَطَعَکَ وَ إِعطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ وَ قَوْلُ الحَقِّ وَ لَوْ عَلَى نَفْسِکَ.

مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت: ای فرزند رسول خدا! مرا از مکارم اخلاق آگاه بفرمایید. حضرت فرمودند: گذشت از کسی که به تو ظلم کرده است و ارتباط با کسی که با تو قطع رابطه کرده است و بخشیدن به کسی که از تو دریغ کرده است و سخن حق هرچند به زیان خودت باشد.

2. حَدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیدٍ عَنِ القَاسِمِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ المَدَائِنِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَ لَا أُحَدِّثُکَ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ قُلْتُ بَلَى قَالَ الصَّفْحُ عَنِ النَّاسِ وَ مُؤَاسَاةُ الرَّجُلِ أَخَاهُ فِی مَالِهِ وَ ذِکْرُ اللَّهِ کَثِیراً.

جرّاح مدائنی: امام صادق علیه السلام به من فرمودند: آیا مکارم اخلاق را برایت بازگو نکنم؟ گفتم: بفرمایید. فرمودند: گذشت از مردم و به روی آنها نیاوردن، و سهیم کردن برادر دینی در دارایی خود و بسیار خدا را یاد کردن.

3. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحمَدَ بْنِ یَحْیَى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَحمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عُثمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَصَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَامتَحِنُوا أَنْفُسَکُمْ فَإِنْ کَانَتْ فِیکُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارغَبُوا إِلَیْهِ فِی الزِّیَادَةِ مِنهَا فَذَکَرَهَا عَشَرَةً الْیقِینَ وَ القنَاعَةَ وَ الصَّبرَ وَ الشُّکرَ وَ الرِّضَا وَ حُسنَ الْخُلُقِ وَ السَّخَاءَ وَ الغَیرَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمُرُوءَةَ.

امام صادق علیه السلام خداوند تبارک و تعالی مکارم اخلاق را به رسول خدا عطا فرمود، پس خود را امتحان کنید و اگر در شما بود الحمد لله بگویید و به بیشتر از آن راغب باشید. حضرت ده مورد از مکارم اخلاق را برشمردند: یقین، قناعت، صبر، شکر، رضایت، حسن خلق، سخاوت، غیرت، شجاعت، مروت.

پی نوشت(واژه شناسی):

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۴۹
مسلم حیدری

بعثت و تکمیل مکارم اخلاق

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۱۷ ب.ظ

آیا هدف از بعثت فقط به کمال رساندن مکارم اخلاق بوده است؟

سوال : پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در یکى از احادیث خود به صراحت مى فرماید: «من، تنها براى تکمیل مکارم اخلاق، مبعوث شده ام» (1)، آیا تنها مأموریت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) این بود که مکارم اخلاق را به تکامل برساند؟

آیت الله سیدمحمد صادق روحانی:

 باسمه جلت اسمائه؛

 این حدیث تنها در صدد بیان اهمیت اخلاق و ابراز ناخشنودى از رذایل اخلاقى است و به دنبال منحصر کردن دین بر اخلاق نیست؛ زیرا بر اساس دیدگاه علماى بلاغت، حصر موجود در این روایت نه یک حصر حقیقى که یک حصر اضافى است.

 بر ایـن اساس معناى روشن حدیث مــذکور این است که بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) با هدف تکمیل فضایل اخلاقى در مقابله با کنار نهادن و به حاشیه راندن اخلاق، صورت پذیرفته است.

1.إنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارم الأخْلاقِ( بحارالانوار، ج 16، ص 210)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۱۷
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ اتمام حجت(8)

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ ق.ظ

إِنَّا أَوحَیْنا إِلَیکَ کَما أَوحَیْنا إِلى‏ نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوحَیْنا إِلى‏ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عِیسى‏ وَ أَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً (163) وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیکَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیکَ وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَکْلِیماً (164) رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (نساء: 165)

ما به تو وحى کردیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (بنى اسرائیل) و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحى کردیم و به داود زبور دادیم/ و پیامبرانى که سرگذشت آنها را قبلا براى تو بیان کرده‏ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده‏ایم و خداوند با موسى سخن گفت/ پیامبرانى که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا براى مردم بعد از این پیامبران بر خدا حجتى باقى نماند [و بر همه اتمام حجت شود] و خداوند توانا و حکیم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۸
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ وحدت و حل اختلافات(7)

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ب.ظ

کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اختَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اختَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبیِّناتُ بَغْیاً بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اختَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُستَقِیمٍ (بقره: 213)

مردم در آغاز و قبل از بعثت انبیاء همه یک امت بودند، خداوند به خاطر اختلافى که در میان آنان پدید آمد انبیایى به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده مبعوث کرد و با آنان کتاب را به حق نازل فرمود تا طبق آن در میان مردم و در آنچه اختلاف کرده اند حکم کنند. این بار در خود دین و کتاب اختلاف کردند و این اختلاف پدید نیامد مگر از ناحیه کسانى که اهل آن کتاب و دین بودند و انگیزه شان در اختلاف، حسادت و طغیان بود در این هنگام بود که خدا کسانى را که ایمان آوردند در مسائل مورد اختلاف به سوى حق هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به سوى صراط مستقیم هدایت می ‏کند.

ترجمه المیزان، ج‏2، ص168:

بیان آیه[اشاره به علت تشریع دین‏]

این آیه سبب تشریع اصل دین را بیان می ‏کند، که چرا اصلا دینى تشریع شده، و مردم مکلف به پیروى آن دین شوند؟ و در نتیجه بینشان اختلاف بیفتد، یک دسته به دین خدا مومن شوند، دسته‏ اى دیگر کافر شوند، و این معنا را اینطور بیان کرده: که انسان- این موجودى که به حسب فطرتش اجتماعى و تعاونى است- در اولین اجتماعى که تشکیل داد یک امت بود، آن گاه همان فطرتش وادارش کرد تا براى اختصاص دادن منافع به خود با یکدیگر اختلاف کنند، از اینجا احتیاج به وضع قوانین که اختلافات پدید آمده را برطرف سازد پیدا شد، و این قوانین لباس دین به خود گرفت، و مستلزم بشارت و انذار و ثواب و عقاب گردید، و براى اصلاح و تکمیلش لازم شد عباداتى در آن تشریع شود، تا مردم از آن راه تهذیب گردند، و به منظور این کار پیامبرانى مبعوث شدند، و رفته رفته آن اختلافها در دین راه یافت، بر سر معارف دین و مبدأ و معادش اختلاف کردند، و در نتیجه به وحدت دینى هم خلل وارد شد، شعبه‏ ها و حزبها پیدا شد، و به تبع اختلاف در دین اختلاف هایى دیگر نیز در گرفت، و این اختلاف ها بعد از تشریع دین به جز دشمنى از خود مردم دین‏دار هیچ علت دیگرى نداشت، چون دین براى حل اختلاف آمده بود، ولى یک عده از در ظلم و طغیان خود دین را هم با اینکه اصول و معارفش روشن بود و حجت را بر آنان تمام کرده بود مایه اختلاف کردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۰۴
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ بشارت و انذار و دعوت به خدا (6)

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ب.ظ

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرسَلناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (45) وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً (46) وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیراً (47) وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکِیلاً (احزاب: 48)

اى پیامبر! ما تو را به عنوان شاهد فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده/ و تو را دعوت کننده به سوى اللَّه به اذن او قرار دادیم، و چراغ روشنگر/ و مؤمنان را بشارت ده که براى آنها از سوى خدا فضل و پاداش بزرگى است.

ترجمه المیزان، ج‏16، ص494:

... رسول خدا (ص) در دنیا شاهد بر اعمال امت است، و آنچه امت مى‏کنند او تحمل نموده روز قیامت آن را اداء می ‏کند، و نیز(قبلا) گفتیم: که بعد از او امامان، شاهد امت هستند و آن جناب شاهد شاهدان است.

و معناى" مبشر" و" نذیر" بودن او این است که مؤمنین مطیع خدا و رسول را به ثواب خدا و بهشت بشارت، و کفار عاصى را به عذاب خدا و آتش او انذار می ‏دهد.

" وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً" دعوت آن جناب به سوى خدا همان دعوت مردم به سوى ایمان به خداى یگانه است، که لازمه آن ایمان به دین خدا است، و اگر دعوت آن جناب را مقید به اذن خدا کرد، بدان جهت است که به مساله بعثت و نبوت او اشاره کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۵۲
مسلم حیدری

نهج البلاغة، خطبه1

... فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَستَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعمَتِهِ وَ یَحتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ المقدِرة  مِنْ سَقفٍ فَوقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحدَاثٍ تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبحَانَهُ خَلقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا کَثرَةُ الْمُکَذِّبِینَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبلَهُ عَلَى ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ وَ مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله لِإِنجَازِ عِدَتِهِ وَ تمام نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهوَاءٌ مُنتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَى غَیْرِهِ (فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الجَهَالَةِ) ثُمَّ اختَارَ سُبحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِیَ لَهُ مَا عِندَهُ وَ أَکرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنیَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مقارنة البَلوَى فَقَبَضَهُ إِلَیْهِ کَرِیماً صلى الله علیه و آله وَ خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا...

خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چندگاه، متناسب با خواسته هاى انسان ها، رسولان خود را پى در پى اعزام کرد تا وفادارى به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمت هاى فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهى، حجّت خدا را بر آنها تمام نمایند و توانمندى هاى پنهان شده عقل ها را آشکار سازند و نشانه هاى قدرت خدا را معرّفى کنند، مانند: سقف بلند پایه آسمان ها بر فراز انسان ها، گاهواره گسترده زمین در زیر پاى آنها، و وسائل و عوامل حیات و زندگى، و راه هاى مرگ و مردن، و مشکلات و رنج هاى پیر کننده، و حوادث پى در پى، که همواره بر سر راه آدمیان است

خداوند هرگز انسان ها را بدون پیامبر، یا کتابى آسمانى، یا برهانى قاطع، یا راهى استوار، رها نساخته است، پیامبرانى که با اندک بودن یاران، و فراوانى انکار کنندگان، هرگز در انجام وظیفه خود کوتاهى نکردند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۱۸
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ اجرای قسط و عدالت و امتحان مردم(4)

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۲۴ ب.ظ

لَقَدْ أَرسَلْنا رُسُلَنا بِالْبیِّناتِ وَ أَنزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنزَلنَا الحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعلمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ (حدید:25)

ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب و میزان [ = ابزار و معیار] نازل کردیم، تا مردم  به عدالت قیام کنند(عدالت را اجرا کنند)، و آهن را نازل کردیم که در آن قدرت بسیاری است، و منافعى براى مردم، تا خداوند بداند چه کسى او و رسولانش را یارى می ‏کنند بی ‏آنکه او را ببینند، خداوند قوى و شکست ناپذیر است.

تفسیر نمونه، ج‏23، ص373:

1. ..."بینات" (دلائل روشن) معنى گسترده‏ اى دارد که شامل" معجزات" و" دلائل عقلى" می ‏شود که انبیا و رسولان الهى با آن مجهز بودند.

2. امیر المومنین علیه السلام: انزالُه ذلک خلقُه ایاه:" منظور از نازل کردن آهن، خلقت آن است.

3. لغت «بأس» یعنی قدرت و به جنگ نیز «بأس»  گفته می‏شود. امیر المومنین علیه السلام در تفسیر این آیه فرموده اند: یعنى السلاحَ و غیرَ ذلک: منظور اسلحه و غیر آن است.

4. آیه فوق ترسیم گویایى از چهره اسلام در زمینه تعلیم و تربیت، و گسترش عدل و داد، و اجراى قسط در جامه انسانى است. نخست از بینات و کتب آسمانى و میزان سخن می گوید، یعنى پایه را بر انقلاب فکرى و فرهنگى مى‏گذارد و اگر اینها مؤثر نیفتاد و کار به بن بست کشید، یعنى زورمندان قلدرى پیدا شدند که نه در برابر بینات سر تسلیم فرود می آورند و نه براى کتاب و میزان ارزشى قائلند، در اینجا نوبت به" حدید" که در آن" باس شدید" است می ‏رسد، و با سلاح بر مغز این گردنکشان می کوبند تا در برابر قسط و عدل تسلیم شوند، و البته از یارى مردم با ایمان در این مسیر کمک گرفته می ‏شود:

الف. پیامبر(ص): بُعثتُ بالسیف بین یدى الساعة، حتى یُعبَدَ اللَّهُ وحده لا شریک له و جُعل رزقى تحت ظل رُمحى: من در آستانه رستاخیز مبعوث با شمشیر شده‏ ام تا خدای واحد بلاشریک عبادت شود، و روزى من در سایه نیزه من است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۲۴
مسلم حیدری

فلسفه بعثت؛ دعوت به توحید و نفی شرک(3)

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ب.ظ

وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجتَنِبُوا الطَّاغُوت...(نحل:36).

ما در هر امتى رسولى فرستادیم که خدا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید...

... دعوت به سوى" توحید" و" مبارزه با طاغوت" اساس دعوت تمام پیامبران را تشکیل مى داده و نخستین چیزى بوده است که همه بدون استثناء به آن دعوت می کردند، چرا که اگر پایه هاى توحید محکم نشود، و طاغوتها از جوامع انسانى و محیط افکار طرد نگردند، هیچ برنامه اصلاحى قابل پیاده کردن نیست(تفسیر نمونه، ج‏11، ص222).

و اینکه فرمود:" لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا" اشاره است به اینکه مساله بعثت رسول، امرى است که اختصاص به امتى ندارد، بلکه سنتى است که در تمامى مردم و همه اقوام جریان مى‏یابد، و ملاکش هم احتیاج است، و خدا به حاجت بندگان خود واقف است...( ترجمه المیزان، ج‏12، ص354).

مضاف برآنچه  گفته شد آیات بسیار دیگری وجود دارد:

به عنوان مثال، خداوند  وعده حکومت جهانى را مستضعفان می دهد و به دنبال آن استقرار توحید و عبودیت و نفی شرک را بیان می فرماید:(یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً...(نور:55): ... و آن چنان مى شود که تنها مرا مى پرستند و چیزى را شریک من قرارنخواهند داد.

و آیات دیگر:

لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (اعراف: 59) به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم، وى گفت: اى قوم! خداى یگانه را که جز او خدایى براى شما نیست بپرستید که من از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم.

و نیز چندین بار در ادامه این آیه و نیز در سوره های دیگر که نشان می دهد اولین و اصلی ترین پیام دعوت و هدف فرستادگان الهی بعد از بعثت، دعوت به خدا و توحید و عبودیت و نفی شرک و بت پرستی بوده است و ایشان در راستای استقرار توحید و کلمه لا اله الا الله و نفی شرک و مبارزه با طاغوت ها و گردنکشان تلاش می کرده اند و این هدف از بعثت که لطفی از ناحیه خداوند است در راستای فلسفه خلقت یعنی عبودیت(... الا لیعبدون) و مشمول رحمت الهی قرارگرفتن(الا من رحم ربُّک و لذلک خلقهم) است که بعدا در مورد توحید و نیز حکومت و طاغوت مطالبی تقدیم خواهد شد ان شاء الله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۳۴
مسلم حیدری